در ابتدای جلسه دوم کارگاه آموزشی شیوه های دانشنامه نویسی، «آقای دکتر صفری»، مدیر دانشنامه اهل بیت (ع) با طرح این پرسش که با وجود دانشنامه هایی با موضوع اهل بیت (ع) و یا برخی مداخل دانشنامه های بزرگ چه نیازی به تدوین چنین دانشنامه ای وجود دارد؟ به بیان ماهیت دانشنامه اهل بیت (ع) پرداخت و گفت: این دانشنامه به صورت کلان پروژه است و بدون تعریف در ساختار دفتر تبلیغات و با یک واگذاری تعریف نشده شکل گرفته است. پیش بینی ما این است که کار دانشنامه، در مدت شش سال تمام شود و نمی دانیم آیا موفق به این پیش بینی می شویم یا نه؟ ولی با توجه به ظرفیت موجود، چنین توانی وجود دارد.
وی دسترسی سریع و آسان به مرجعی متقن و معتبر برای شناخت شخصیت و آموزه های اهل بیت (ع) در سطح ملی و بین المللی را یکی از اهداف بالادستی این دانشنامه معرفی کرد. وی دانشنامه را به دو بخش «شخصیت ها» و «آموزه ها» تقسیم کرد و گفت: دانشنامه، مهندسی خودش را به بخش تاریخی و غیر تاریخی پیدا می کند و نظر به اهمیت تاریخ، اساتید تاریخ اسلام سهم بیشتری را در شورای علمی به خود اختصاص داده اند و هم اکنون نیز بخش تاریخ و سیره، از نظر فعالیت، اقدامات بیشتری را انجام داده است.
دانشنامه در بخش آموزه ها، به دو بخش کلام و اندیشه سیاسی اجتماعی و بخش فقه و اخلاق تقسیم می شود و سیاست بر این بوده است که از ساختار سبک تری برخوردار باشد و هرچه کمتر دچار ساختار سنگین تری باشد چابک تر خواهد بود.
اهداف:
یک منطق کلی بر مدخلگزینی ما حاکم بود و این که نسخه اول دانشنامه را در یک نگاه حداقلی تدوین کنیم. سیاست بر این شد که مدخل هایمان کمتر باشد که نهایتا 1240 مدخل رسیدیم. بنا بر این است که مداخل دیگر را در نسخه های بعدی دانشنامه بگنجانیم. دانشنامه را با نگاه ترجمه می نویسیم و نگاه برون مرزی نیز داریم.
پس از آن، آقای دکتر احمد پاکتچی، ادامه الزامات عمومی دائره المعارف ها را مورد بررسی قرار داد.
5- اختصار و رعایت حجم
منظور این نیست که مقالات دانشنامهای، حجم تعیین شده ای دارند؛ بلکه منظور این است که اولاً فی المجموع مبنا بر مختصر نویسی است و ثانیاً دانشنامه همیشه تعریف میکند که مقاله در چه حجمی نوشته میشود؟ این کار در سطح مدیریتی انجام میشود. همه جای دنیا وقتی به مؤلف سفارش میدهند حجم موردنظر را میگویند. اگر مؤلف درخواست حجم بیشتر داشته باشد درخواست خود را با دلایل ارائه میدهد ولی بهطور عادی باید این حجمها رعایت شود. اگر تشخیص شخصی باشد شاکله دانشنامه از بین میرود.
گاهی اوقات به ما در دایره المعارف اسلامی انتقاد میشود که چرا به مقالهای که اهم است حجم کمتری اختصاص دادهشده است. فردی به من اعتراض کرد که چرا مقاله ابن بابوبه کمتر از یکی علمای اهل سنت است؟ دفاع من این بود که بنده حرف گوش کردم و اندازه نوشتم و آن عزیزی که مفصل نوشت، تخطی کرده است و این ایراد به سیستم نیز وارد است که چرا جلوی این کار را نگرفتهاند؟
دغدغه نویسندگان این است که چطور میشود اختصار نوشت که در این جلسات راهکارهای آن را به برای شما خواهیم گفت.
6- پرهیز از مطالب استطرادی
همانطور که گفته شد دانشنامه یک نظام کاملاً سامانمند را برای یک هدف دنبال میکند؛ بنابراین اصلاً جای بیان مطالب استطرادی نیست.
این کار به دو دلیل خلاف قاعده است:
1- اختصارگویی: وقتی حجم محدود است جای اضافه گویی نیست.
2- این کار خروج از نظام انسجام دانشنامه است. اگر چنین موضوعی است در جای خودش و در مدخل مربوطه باید مطرح شود.
7- لحن بیطرفانه
در مقالات دانشنامهای نمیتوان لحنهای جانبدارانه و یا مدح و ذم بکار برد. به هنگام مطرح کردن نظریههای رقیب، نمیتوان یک نظریه را مورد تأیید قرارداد و دیگران را تخطئه کرد. این روش، شیوه کار دانشنامهای نیست. برخی انتقاد میکنند که رسالت تبلیغی اسلام چه میشود؟ اگر قرار باشد شما مقالهای را بنویسید که گویی مستشرق نوشته است چه فرقی وجود دارد؟ ما پاسخ میدهیم که این فرق لازم نیست در عبارت موضع دار من خودش را نشان دهد. اعتقاد ما بر این است که فرهنگ اسلامی و شیعی آنقدر محاسن و زیبایی دارد که اگر بدون جانبداری معرفی کنیم بهاندازه کافی تبلیغ کردهایم. اینکه لحن تبلیغی بگیریم در مخاطب دارای موضع، ایجاد حساسیت میکند. هدف این است که فرهنگ اهلبیت (ع) را با همه فضایل معرفی کنیم و خودبهخود به آن نتیجه میرسیم.
جانبداری پنهان: برخی دانشنامهها در فضای غربی نوشتهشدهاند و در ظاهر جملات جانبدارانه ندارند ولی جانبداری پنهانی در آنها مشاهده میشود؛ مثلاً در دانشنامه جوداییکا مینویسد که فلانی باوجودی که خودش میگوید مسیحی است ولی یهودی بوده است. در این مورد هم باید منضبط حرکت کنیم. در سنت ما در آثاری مانند الذریعه و اعیان الشیعه برخی افرادی بهعنوان رجال شیعه معرفیشدهاند که ما در مورد شیعه بودن آنها مطمئن نیستیم. این کار به ساختار کلی دانشنامه آسیب میزند.
ابن راوندی معروف که اهل سنت اصرار داشتند ابتدا معتزلی بود و بعد شیعه شد. چقدر افتخار است که او را بهعنوان شهروند جامعه امامی بپذیریم. اگر انحراف فکری داشته باشد ممکن است برای ما فخری هم نباشد بهزور او را به دامان شیعه بیاوریم. چرا اصرار داشته باشیم که او را در دایره رجال شیعه بیاوریم؟ اگر منضبط عمل کنیم ممکن است جلوی یک سری سوءاستفادهها گرفته شود.
سؤال: مستشرق که میگوید بدون پیشفرض مینویسد این پیشفرض نداشتن، خودش یک پیشفرض است که به ما تحمیل میکند؛ بنابراین هیچ شخص بدون پیشفرض نداریم.
این تصویر تمامنما نیست؛ زیرا یک شخص بیطرف میتواند بگوید شیعه دراینباره اینگونه فکر میکند. وظیفهاش این است که بگوید امامیه عقیدهشان این است. خیلی از مستشرقین در مورد خیلی از مسائل مانند غیبت حرف میزنند؛ درحالیکه خودشان باور به وجود حضرت نداشته باشد. بیطرفی اقتضاء میکند گزارش گونه حرف بزند. اگر یک مستشرق به دلیل اینکه علم غیب را قبول ندارد راجع به برخی مسائل حرف نزند یا نیشدار حرف زند بیطرف نیست.
در بسیاری مواقع از همین شیوههای بیطرفانه میتوانیم برای تبلیغ اسلام استفاده کنیم و گزارش گونه صحبت کنیم. این شیوه، تبلیغ بسیار مؤثرتری است تا اینکه از اول تصمیم خود را گرفته باشیم و با لحن منتقدانه نسبت به ائمه مذاهب دیگر صحبت کنیم. البته باید توجه داشت که یک نوشته تبلیغی در جای خودش لازم است و یک نوشته دانشنامهای بیطرف در جای خود لازم است.
8- ساختار معین و احترام به کار جمعی
ساختار مقالات دانشنامهای، معین هستند؛ درعینحالی که از مؤلفین مختلف استفاده میشود. اگر قرار باشد هر مؤلف ساختار شخصی خود را پیاده کند آن دانشنامه به هیئت واحد نمیرسد؛ البته برای مؤلف جاهایی آزادی عمل است ولی صد در صد نمیتواند باشد.
9- پوشش گسترده موضوعی
به این معنا که در مقاله دانشنامهای فرض بر این است که جامعالاطراف باشد. باید بهتمامی جوانب موضوع توجه شود. نه اینکه موضوعی موردتوجه قرار گیرد و از موضوعی دیگر غفلت گردد.
10- پرهیز از موارد از ابهام یا حلنشده
کار دانشنامه ترویج فرهنگ است و این مسئله، زمانی اتفاق میافتد که خواننده بتواند آن را بفهمد. اگر از شیوههای مبهم استفاده شود و از شیوههایی استفاده شود که تدلیس باشد و پوششی برای گفتن یک دروغ باشد آسیب میزند. اگر امکان حل مطلبی وجود دارد باید حل کند. اینکه وقت ندارد یا ازنظر اقتصادی برای او صرف نمیکند خروج از قاعده دانشنامه نویسی است؛ البته این غیر از موردی است که قابلحل نیست.
مثال ساده میزنم: دائماً در مقالاتمان با نویسندهها چانه میزنیم که اسمی را که فارسیزبان نمیتواند بخواند حرکتگذاری کنید. مثلاً نمیدانیم معمّر است یا معمر. هیچکس نمیتواند ایراد بگیرد که غلط نوشته است ولی خروج از قاعده دانشنامه نویسی است.
11- مستندسازی یا ارجاع با استناد
هیچکس نمیتواند از خودش مطلبی بگوید. باید به فرد موثقی که مطلبی را بیان میکند مأخذ بدهد یا اگر در مأخذ نیست باید استدلال خودش را بگوید. ازآنجاکه اصل دانشنامه بر اختصار است امکان بر استدلال، بسیار کم است. به دوستانی که درزمینهٔ استدلال کردن اصرار دارند میگوییم ابتدا مقالهای در مجلهای چاپ کند و سپس در مقاله دانشنامهای به آن ارجاع بدهد. البته مستثنیاتی وجود دارد؛ مثلاً برخی افراد سرشناس که در علم، موسس بودهاند گاهی مقالات دایره المعارفی نوشتهاند و نظرات شخصی خودشان را نوشتهاند و مأخذ هم ندادهاند ولی این اتفاق بسیار نادری است.
12- منابع پرشمار و بروز
مقالات دانشنامهای قدم اول پژوهشهای دانشگاهی و حوزوی هستند؛ بنابراین بسیاری از محققان نقطه شروعشان مقالات دانشنامهای است.
13- ملاحظات اجتماعی و تابوها
نویسنده دانشنامه نمیتواند ملاحظات دینی و اجتماعی را نادیده بگیرد؛ حتی با استدلال و با ذکر مرجع نمیتواند نسبت به امور مقدس در جامعه بیحرمتی کند. همچنین ملاحظات سیاسی و عفت عمومی میتواند از این جنس باشد.
سؤال: ممکن است تصور شود فرمایش شما محدودیت را بیشتر میکند. علاوه بر این، واژههایی هستند که تعریفنشده و کشدار هستند؛ مثلاً ملاحظات اجتماعی و دینی. ممکن است برخی موارد با مسلمات دینی مغایرت داشته باشد ولی باید بیان کرد. همچنین فرمایش شما با فرهنگسازی چگونه قابلجمع است؟
مثالی در این زمینه میزنم: وزارت ارشاد وقتی میخواهد مجوز برای فیلم صادر کند ضوابط متفاوتی با ضوابط صداوسیما دارد که در گستره وسیعتری پخش میشود. قرار است دانشنامه، رسانه پر مراجعه و با دامنه فراگیر باشد و با یک کتاب یا مجله که مخاطبان مختصر و معین دارند متفاوت است. بخصوص، دانشنامههایی مانند اهلبیت (ع) که حوزه موضوعی خود را به اهلبیت محدود میکنند و آرزویتان این است که در طیف وسیعی دیده شود دقیقاً باید ملاحظات را بر اساس دامنه مخاطب تعریف کنیم و در سیاستگذاری باید این مسئله رعایت شود.
در پاسخ به این سؤال که این موضوع چه ارتباطی میتواند با بیطرفی علمی و فرهنگسازی داشته باشد و اگر قرار باشد هر چیزی را سانسور کند و نتیجهای نگیرد فرهنگسازی معنا ندارد، باید گفت که این مسئله به ظرافت نویسنده برمیگردد. میتواند بهگونهای حرف خود را بزند تا خواننده زده نشود و مطلب را بهطور کامل دریافت کند.
سؤال: یکی از اهدافی که میتواند مطرح باشد، ارتقاء مخاطب هم ازنظر علمی و هم ازنظر ذوقی و سلیقهای است و کاری کنیم که سطح ذوق مخاطب را بالا ببرد. این در دانشنامه ما جا دارد یا نه؟
چنین چیزی میتواند بهعنوان هدف خوبی تعیین شود. تمام رسانههای ما چنین وظیفهای دارند. بجای اینکه سطح خودشان را در نازلترین سطح جامعه بیاورند سطح جامعه را بالا ببرند.
*****
الزامات خاص مقالات دانشنامهای
این الزامات در دانشنامههای عمومی وجود ندارد.
نگرش تاریخی تحلیلی و تطبیقی
ازنظر روش کار علمی ممکن است یک موضوع را از حیث تاریخی یا تحلیلی یا تطبیقی بکاویم. بازهم به تفاوت بین دو دانشنامه دین هستینگز و الیاده اشاره میکنم. نگاه آنها به دین چیست؟ نگاه هستینگز نگاه تطبیقی است ولی نگاه الیاده تحلیلی است. الیاده میخواهد تحلیل کند و مقایسه دو دین با هم جنبه ثانویه دارد؛ درحالیکه در هستینگز مقایسه دینها با هم برای او مهم است.
بهعنوانمثال، در مورد مفهوم امر بین الامرین نگاه ما میتواند تاریخی باشد و روند تاریخی آن را بررسی کنیم. این مسئله که نظر علما در طول تاریخ دراینباره چه بوده است؟ و چه تحولاتی را طی کرده است؟
یک مسیر میتواند تحلیلی باشد و در این مرحله اصلاً نگاه ما تاریخی نباشد؛ مثلاً مؤلفههای نگاه جبری چیست.
یا اینکه تطبیقی باشد و مثلاً دیدگاه شیعه امامیه را با اصحاب حریف بررسی کنیم.
بسیار مهم است که در انسجام کلی دانشنامه معلوم باشد که میخواهیم چکار کنیم و این وضعیت شامل مؤلف نیز میشود. همچنین معلوم باشد که چه کسی میخواهد تاریخی کار کند یا تحلیلی یا تطبیقی. اینها از مقام سیاستگذاری تا مقام تألیف باید موردتوجه قرار گیرد. ترکیب هم باید تعریف معناداری داشته باشد.
نگرشهای فلسفی
جالب است که مکرراً اتفاق افتاده است یک فیلسوف در رأس یک دایره المعارف قرار گرفته است. عمدتاً به دلیل این است که یک بنیاد فلسفی میتواند شکل آن را تغییر دهد. این وحدت نگرشها باید بین مؤلفین مشترک باشد.
نگرشهای ملی
بهعنوان نمونه یک عنوان را از دانشنامههای مختلف انتخاب کردم و با هم مقایسه کردم. مثلاً کلمه رادیو در دایره المعارف های ایتالیا، بریتانیکا، امریکن و ... . در نگاه اولیه انتظار داریم که تعریف آنها از رادیو یکسان باشد. ولی وقتی در دایره المعارف ایتالیا نگاه میکنیم میبینیم که مخترع رادیو را مارکونی ایتالیایی میداند درحالیکه دایره المعارفی که مربوط به آلمانیها است اختراع رادیو را از زمانی میداند که امواج رادیویی کشف شد و کاشف امواج یک آلمانی است و روسها معتقدند که همزمان با اختراع رادیو دو نفر از محققان آنها اختراع کردهاند ولی دنیا به اروپا توجه کرده است و دایره المعارف های انگلیسی بجای اینکه رادیو را بر امواج رادیویی و دستگاه رادیو متمرکز کنند رادیو را به بهعنوان نهاد مطرح میکنند و از جهت اولین شبکههای رادیویی مطرح میکنند.
شما نمیتوانید انکار کنید که اگر یک ایرانی دانشنامه اهلبیت (ع) بنویسند با یک گروه لبنانی متفاوت نباشد. زبان فارسی برای ایرانی مهم است و ممکن است یک مدخل جداگانه برای آن قرار دهد؛ درحالیکه در جهان عرب کسی چنین کاری نمیکند. ممکن است در دانشنامه اهلبیت (ع) به شعرای فارسیزبان که در مورد اهلبیت شعر سرودهاند بپردازید ولی در جهان عرب شاید یک مدخل قرار دهند بهعنوان اهلبیت در ادبیات فارسی.
نگرش تعهدی
توجه به دین خاص، علم خاص، سطح خاصی از مخاطبان، کاربرد خاص؛ آموزشی یا پژوهشی.
*****
طراحی
یکی از موضوعاتی که در کار دانشنامهای اهمیت دارد طراحی است. هیچ کاری بدون طراحی نباید شروع شود. فرض کنید میخواهید از این مرکز بیرون بیاییم و برای زیارت برویم. اولین کار این است ه در ذهن مرور میکنیم چطور برویم؟ با چه وسیلهای؟ از چه راهی؟
باید توجه داشت که طراحی از صفر امکانپذیر نیست؛ یعنی در مورد چیزی که از آن چیزی نمیدانیم نمیتوانیم طراحی کنیم. دانشنامه نویس متکی بر سوادش است؛ مثلاً در مورد مفهوم زیارت قاعدتاً باید به کسی واگذار شود که درزمینهٔ آداب دینی مطالعاتی دارد.
ولی مشکل ما این است که نمیتوانیم در لحظه، همه سوادمان را روی کاغذ بیاوریم. ممکن است فرد بسیار باسوادی باشد ولی در لحظه واگذاری مقاله در مورد طراحی آن دچار مشکل میشود. موضوع میتواند آنقدر گسترده باشد که نویسنده واقعاً دچار ایست فکری شود.
شاید در مراحلی مشکلتر هم باشد. مثلاً مقاله امام صادق (ع) برای من بسیار خوفناک بود. در یک حجم محدودی که در حد و شایسته حضرت باشد باید الاهم فالاهم کنم. کدام کتاب در جهان اسلام نوشته شده است که نام حضرت در آن پیدا نباشد؟ از کدام منابع استفاده کنم؟
مطالعه اولیه
1- مطالعه دانشنامهای؛
2- مطالعه مفاهیم کلیدی؛ فهرستی از این مفاهیم تهیه میکنیم و یک مطالعه دیگر در مورد تکتک این مفاهیم انجام میدهیم.
3- مطالعه ظرف زمانی و مکانی؛ مثلاً در مورد موضوع امر بین الامرین در همان قرن بررسی میکنیم که چه مطالبی مطرح شده است. یا ظرف مکانی به این معنا که در مدینه چه اتفاقاتی در آن زمان و مکان افتاده است. در مورد غیر معصومین این روش بسیار کارآمدتر است. این موضوع همچنین میتواند در مقالاتی که با مفهوم مرتبط است نیز جریان داشته باشد.
مطالعه دایره المعارفی
دایره المعارف های فرهنگ خاص
دایره المعارف های قرآن
دایره المعارف های فلسفه
داکئره المعارف های دین
بسیار مهم است که چند دایره المعارف دیده شود با همان ملاحظاتی که گفته شد. مقاله دایره المعارفی ویکیپدیا میتواند معرف خوبی برای برخی دایره المعارف ها باشد. راه دیگر مراجعه به کتابخانهها است.
برای دریافت فایل صوتی این جلسه، اینجا را کلیک کنید
برای اطلاع از فهرست جلسات کارگاه آموزشی شیوههای دانشنامهنویسی، اینجا را کلیک کنید