w w w . a h l e b a i t p e d i a .com
دانشنامه اهل بیت
حدیث

آقای دکتر «احمد پاکتچی» در یازدهمین جلسه کارگاه آموزشی شیوه‌های دانشنامه‌نویسی در ادامه جلسه گذشته، ضمن تشریح مثال‌های بیشتر در حوزه طراحی در تدوین مقاله و حجم‌سنجی موضوعات مندرج در آن، به مسئله مهم جراحی در حذف برخی مطالب مقاله اشاره کرد. 

 

در ادامه بحث جلسه پیش و در همین مسیر سخن خواهیم گفت که فرض بر این است که ما با همان شیوه‌هایی که صحبت شد مکتوباتی را فراهم کرده‌ایم و الآن در مرحله گام برداشتن در مسیر نوشتن هستیم.

 

یکی از مسائل بسیار جدی در نوشتن داشتن طرح است. ممکن است حوصله‌تان سر برود از این‌که زیاد از طراحی صحبت می‌کنیم ولی حکایتی در افواه عامه است که البته صحت تاریخی آن را تأیید نمی‌کنیم. نقل می‌کنند وقتی ناصرالدین‌شاه به فرنگ رفت به دفتر صدراعظم آلمان می‌رسد و به او می‌گوید: شما که موفق بودید به ما توصیه می‌کنید چه کنیم؟ می‌گوید: مدرسه بسازید. می‌پرسد: دیگر چه؟ می‌گوید: بازهم مدرسه بسازید. برای بار سوم می‌پرسد و صدراعظم در پاسخ بازهم می‌گوید مدرسه بسازید. ناصرالدین‌شاه خسته می‌شود و به ایران می‌آید و مدرسه هم نمی‌سازد. در بحث ما هم دقیقاً همین‌طور است و ما بر طراحی، بسیار تکیه می‌کنیم که اصل مسلم اجتناب‌ناپذیر است.

 

برای این‌که ماجرا حالت تخیلی پیدا نکند و دوستان احساس کنند که این ماجرا همیشه هست و جدی است، توجه شما را جلب می‌کنم به کاری که مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی سفارش داده بودند و قرار بر این شد که مفهوم «خلق» را از منظر علم کلام موردبررسی قرار دهم.

 

این طرح آن است:

 

 

در یک مقاله نسبتاً مختصر که باید 3000 کلمه باشد وقتی نامه‌ای می‌آید که مقاله‌ای در این‌قدر کلمه باید نوشته شود، دقیقاً مثل این است که می‌خواهیم بودجه‌ای را برای جایی تعیین کنیم. اگر قرار باشد این بودجه را هزینه کنیم دقیقاً همان مدل کار را در نوشتن مقاله انجام می‌دهیم، با این هدف که بتوانیم از نظر اقتصاد کلمات پاسخگو باشیم.

 

همین‌جا می‌توانیم درد دل مسئولین را درک کنم که سفارش مقاله می‌دهند و اصلاً حجم‌های درخواستی رعایت نمی‌شود. دائماً مؤلفین شکایت می‌کنند که مقاله را در این حجم‌ها نمی‌توان رعایت کرد. حرف ما این است که باید حساب‌شده این حجم هزینه شود. هدف دیگر از این کار این است که من باید زیاد وقت خودم را تلف نکنم و باید بدانم که قرار است چه بنویسم؟

 

بنابراین ما به سمت طرح مبسوط تعریف مقاله می‌رویم که به‌طور متوسط در حدود هر صفحه برنامه برای نوشتن داریم. حتی وقتی راجع به مقالات دانشنامه‌ای صحبت می‌کنیم که حجم ما کم است این مسئله اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

 

دقیقاً این طرح طرحی است که در ابتدای کار آن را تهیه کردم و بر اساس آن کارکردم.

 

فواید این طرح:

 

1- یکی از فواید آن این است که ما بر کار سوار هستیم؛ نه کار بر ما. برخی آدم‌ها هستند راننده حرفه‌ای هستند و اصلاً متوجه نمی‌شوند چه زمانی به مقصد می‌رسند؟ و برخی چون بلد نیستند با ماشین کلنجار می‌روند.

 

2- فایده دیگر این است که خواننده احساس یکپارچگی می‌کند. ارتباط منطقی بین موضوعات را می‌یابد. یکی از آفت‌های کار دانشنامه‌ای این است که مؤلف شروع به نوشتن می‌کند و حجم او تمام می‌شود و یک قسمت مهمی در مقاله نمی‌آید. این از لحاظ کیفی صدمه می‌زند.

 

هر نوشته‌ای این طراحی را نیاز دارد. ولی مقاله دانشنامه‌ای ضرورت بیشتری دارد. در اینجا مقاله را به سه قسمت هزار کلمه‌ای تقسیم کرده‌ام.

 

سؤال: چطور تخمین می‌زنید؟



تحمیل می‌کنیم، تخمین نیست. به‌هرحال کار دانشنامه همین است. مقالاتی که در دانشنامه‌ایران می‌آید پنج برابر خلاصه‌تر از دائره‌المعارف بزرگ اسلامی است. کسی که می‌خواهد در آنجا بنویسد می‌داند باید چکار کند.

 

نکته مهم اینجا است که این‌ها با مطالعه اولیه به دست می‌آید. برای این کار نویسنده می‌تواند از کتاب‌های مرتبط استفاده کند و از حجم سرفصل‌های آن کتاب‌ها می‌تواند بفهمد کدام مورد مطلب بیشتری دارد؟

 

ملاحظه می‌کنید برای هرکدام از این موارد برنامه داریم و مشخص است می‌خواهیم چکار کنیم و ابهام خاصی وجود ندارد. البته ممکن است اشکالاتی هم به ذهن برسد؛ ازجمله این‌که ممکن است در حین کار با موضوع مهمی مواجه شود که ازقلم‌افتاده است. اینجا می‌تواند صحبت کند و از سر ویراستار کلمات بیشتری با دلایل موجه درخواست کند یا خودش مدیریت کند.

 

قسمت مهمی از این شیوه کار کردن بر اساس دو اصل استوار شده است:

 

1- سهمیه‌بندی‌هایی که انجام شده است. در اینجا به من گفته‌اند باید 3000 کلمه باشد.

2- با شاکله موجود در کتب مربوطه نسبت‌هایش سنجیده شده باشد.

 

 

چند نکته در جراحی (صرف‌نظر کردن از برخی مطالب)



یکی از مسائل بسیار مهم که می‌خواهم در مورد آن بعداً صحبت کنم قدرت جراحی کردن و کنار گذاشتن برخی چیزها است؛ یعنی وقتی با مضیقه مواجه می‌شویم مجبوریم از برخی چیزها صرف‌نظر کنیم. کسی که نویسنده دانشنامه است باید به این موضوع عادت داشته باشد و از دست دادن برخی موضوعات برای او عادی شده باشد.

 

چند راه ممکن است وجود داشته باشد:

 

1- ممکن است در این مضیقه، بگویم مسئله «خلق اعمال» را به مدخل «جبر و اختیار» ارجاع می‌دهم. همچنین ممکن است کار را شروع کرده‌ام و در حین کار با چنین مشکلی مواجه می‌شوم.

 

2- در برخی موارد از همان اول برای برخی قسمت‌ها جای کمی قرار می‌دهیم؛ مثلاً در همین مقاله خلق، در مورد «خلق قرآن» از اول 50 کلمه بیشتر جا نگذاشتم و آن را ارجاع دادم به مدخل قرآن که در آنجا بحث می‌شود.

 

3- گاهی اوقات ممکن است به مأخذ دیگر ارجاع بدهیم؛ مثلاً یک کسی مقاله خوبی در این مورد نوشته است و من نیز جا برای طرح آن ندارم و در مقاله خودم به آنجا ارجاع می‌دهم.

 

4- یک راه هم کلاً صرف‌نظر کردن است. باور به این است که قرار نیست همه‌چیز در دانشنامه گفته شود. همیشه مطالب جزئی وجود دارند که امکان گفتن آن‌ها وجود ندارد و باید الاهم فالاهم کرد. اگر خواستند مقاله ما را نقد کنند بگویند مسائل مهم‌تر را آورده است و از برخی مسائل جزئی‌تر چشم‌پوشی شده است.

 

سؤال: اگر سیاست ما در دانشنامه بر این باشد حجم را در مرحله اول اولویت ندهیم و بگوییم هر چه در مورد اهل‌بیت (ع) مهم است آورده شود مشکلی ایجاد می‌کند؟ مثلاً در مورد امام علی (ع) 150 صفحه داریم و اگر یک موضوعی را بزنیم مانند عضوی است که قطع کنیم.



شما یک شورای علمی دارید و یک مدیریتی روی گروه‌ها وجود دارد. بخشی هم به شما بودجه می‌دهد. در قسمت‌هایی یک مضیقه‌هایی خودبه‌خود به وجود می‌آید. در جلد نهم دائره‌المعارف بزرگ اسلامی آقای بجنوردی از من خواستند که کار آماری بر روی مجلدات آن انجام دهم و ببینم بر اساس موارد موجود تعداد مجلدات چقدر خواهد شد؟ با یک مطالعه آماری گزارش دادم که در 55 صفحه با روند کنونی تعداد مجلدات ما 205 جلد خواهد شد. امکانات مالی و زمان طولانی و ... ممکن است به ما اجازه ندهد.

 

یک مشکل دیگر که بسیار جدی است و شما نیز جدی تلقی کنید تناسب است. همین الآن به ما ایراد می‌گیرند که برخی مداخل مربوط به بزرگان امامیه از ابن عربی کوچک‌تر است. ماجرا این بود که مقاله ابن عربی به قلم شریف مرحوم دکتر «شرف‌الدین خراسانی» نوشته شد و ایشان می‌گفت باید دست من باز باشد تا خیالم راحت باشد که حق مطلب را ادا می‌کنم. به‌هرحال ایشان هم این‌قدر شأن بلند و خاطر عزیزی داشتند که مرکز این موضوع را می‌پذیرفت و گاهی اوقات باعث عدم تناسب شده است.

 

یک‌بار در همین قم در یکی از جلسات در حدود 15 سال پیش چند نفر از دوستان به خود من اعتراض داشتند که در همان جلدی که مقاله «ابن‌بابویه» آمده است به فلان وزیر به‌صورت مبسوط پرداخته‌اید ولی چرا ابن‌بابویه خلاصه است؟ جواب من این بود که مشکل این است که دستور را گوش کردم و اگر از ما می‌خواهند در فلان اندازه بنویس فکر می‌کنم که باید رعایت کنم. وقتی نویسندگان گوش نمی‌کنند مقالات از تناسب خارج می‌شود.

 

مؤلف حق دارد هرچقدر بخواهد چانه بزند و وقتی راجع به مفهوم کار می‌کند احساس می‌کند مهم‌ترین مسئله جهان اسلام است و همیشه از این موضوع دلخور است که آدم به این مهمی را برایش 800 کلمه تعیین کرده‌اند و آن را حمل بر بی‌فکری مسئولین می‌کند.

 

وقتی‌که مقاله ابن عقده را می‌نوشتم این حالت را داشتم. با یکی از اساتید این درد دل را مطرح کردم ایشان فرمودند چند جلد اثر مکتوب از ایشان باقی مانده است؟ فکر نمی‌کنی این موضوع به ماجرا ربط دارد؟ شاید اهمیتش از محدثان دیگر باشد ولی واقعیت این است که از این محدثین کم نداریم و معلوم نیست حجم دانشنامه چقدر می‌شود.

 

به‌عنوان انتقال تجربه عرض می‌کنم که تسامح در حجم، مجموعه را رو به انهدام می‌برد. همه نقشه‌ها نقش بر زمین می‌شود و عملاً احساس می‌کنید که دیگر قدرت پیش‌بینی ندارید.

 

یک مورد دیگر آماده کرده‌ام:

 

در سایت دانشگاه امام صادق (ع) در قسمت میز پژوهش که مربوط به بنده است یک فایلی وجود دارد که از یک سال پیش تاکنون تغییر نکرده است. یک سال پیش در حال گزارش درباره کتاب فقه الحدیث بودم که موضوع این کتاب چیست؟ این همان چیزی است که تقریباً حدود هفت هشت ماه در مورد ریز مطالب کتاب آمده بود. این‌ها تماماً مواردی است که در کتاب نیز وجود دارد. دلیلش کاملاً واضح است که معلوم بود می‌خواهم چه بنویسم؟ و هیچ مشکلی نداشتم که ماه‌ها قبل از نوشتن آن بگویم که می‌خواهم چه بنویسم؟ مجبور بودم که در این کتاب، یک برنامه‌ی ریز داشته باشم. برای هر یک صفحه و نیم کتاب، یک تیتر قرار دارد.

 

مورد دیگر مربوط به یک طرح پژوهشی است که در پژوهشگاه علوم انسانی انجام می‌شود و در حدود سه هفته پیش تصویب شد و من طرح تفصیلی آن را فراهم کردم. عنوان طرح «مبانی معناشناسی در قرآن» است که چهار رویکرد دارد و دو رویکرد اصلی آن معناشناسی تاریخی و معناشناسی فرهنگی است. کل کار حجم‌سنجی و سهمیه‌بندی شده است و حدود هر 400 کلمه یک عنوان دارد. منظور از این عنوان‌ها این نیست که در کتاب سو تیتر می‌شوند. ممکن است خیلی از این سوتیترها در کتاب نیایند. این‌ها سوتیترهای نامرئی هستند. این‌ها برای این است که نویسنده دقیقاً بداند چه می‌کند؟ برای نوشتن مقاله و پایان‌نامه نیز می‌توان از این روش استفاده کرد.

 

برخی افراد که می‌خواهند تفسیر بنویسند بدون برنامه‌ریزی از اول شروع می‌کنند و وقتی‌که به یک حدی می‌رسند و می‌بینند که ممکن است کار تمام نشود چند جزء را یکی می‌کنند. این کار پسندیده‌ای نیست. تعداد اجزاء و آیات قرآن مشخص است. انسان می‌تواند طوری برنامه‌ریزی کند که از همان اول بداند چند جلد برای این کار لازم است و تا چه زمانی تمام می‌شود. قصدم از بیان این مطالب این بود که در هر کاری می‌توان این‌گونه برنامه‌ریزی کرد.

 

در نمونه‌ای دیگر، زمانی که طرح رساله دکترای دوم را داده بودم و دانشکده هم تصویب کرده بود طرح تفصیلی را که در آنجا بین دانشجو و استاد راهنما انجام می‌شد برای استاد راهنما بردم و آن نیز بر همین شیوه بود و مشخص بود هر جزئی قرار است چه مطلبی را بگوید. استاد راهنما تعجب کرد و از من پرسید که این‌ها را از کجا آورده‌ای؟ گفتم که این‌ها را بر اساس مطالعه‌ای که انجام دادم نوشتم. ایشان استقبال و پشتیبانی کرد.

 

در این زمینه ممکن است بیشترین نگرانی تنها در یک‌چیز باشد و آن این‌که انسان احساس کند یک نکته‌ای فوت شده است. صرفاً به خاطر فوت شدن نکته‌ای اصل طراحی را کنار نمی‌گذارند و این مسئله قابل تدارک و جبران است. مهم این است که انسان با چشم باز کار را انجام می‌دهد. انسان چه منظم و چه نامنظم حرکت کند همیشه امکان خطا و نسیان وجود دارد ولی اگر منظم حرکت کند امکان اشتباه کمتر است.

 

جراحی

 

در دو مقطع ممکن است از بخشی از بخش‌ها صرف‌نظر کنیم:

 

1- مرحله جمع‌آوری اطلاعات؛ دقیقاً اینجا است که حیفمان می‌آید از آن مطلب صرف‌نظر کنیم.

 

2- مرحله نوشتن و تدوین مقاله: وضعیت در این قسمت وحشتناک‌تر است و صدها بار برای خودم اتفاق افتاده است.

 

این قسمت، جزئی از طراحی است، با همان فرمولی که عرض کردم. معمولاً از بخشی‌هایی صرف‌نظر می‌شود که امکان تدارک در جای دیگر یا ارجاع وجود داشته باشد. خواهش می‌کنم در انجام دادن این کار ممسک نباشید. جدا کردن یک قسمتی از مقاله گاهی اوقات مانند کوتاه کردن موی سر یا ناخن گرفتن می‌ماند. برای بهبود شرایط باید این کار را انجام داد.

 

چند مثال می‌زنم:

 

در مقاله Calendar «تقویم» که قرار است در نسخه انگلیسی دائره‌المعارف بزرگ اسلامی چاپ شود. در دائره‌المعارف فارسی، تقویم نجومی چاپ شده است. یکی از مسائلی که وجود داشت تقویم اعمال مذهبی است. دیدم هر دینی برای خودش تقویم مذهبی دارد و در حد تفحص بنده در هیچ‌کدام از این دائره‌المعارف‌ها برای تقویم اسلامی نوشته نشده بود.

 

یکی از کارهای مقدماتی من این بود که تمام آیات الهی که به نوعی درباره مسئله تقویم صحبت می‌کند را بیاورم. بنا بر این بود که صحبت کنیم دیدگاه قرآن نسبت به تقویم چیست؟ بعد تقویم نجومی بیاید و بعد تقویم مذهبی مسلمانان بیاید.

 

بعداً مجبور شدیم برخی مطالب را به آن اضافه کنیم؛ مثلاً قرار نبود به تقویم نصیریه توجه کنیم ولی بعداً دیدیم که تقویم نصیری ها ارتباطی با آثار سید بن طاوس پیدا کرده است و احساس شد که این‌ها مطالب مهمی هستند. در اینجا با توجه به این‌که مجبور بودیم از برخی موارد صرف‌نظر کنیم مجبور شدیم قسمتی که در مورد «عدد السنین» بود را حذف کنیم.

 

 

در مقاله «حوزه علمیه» قسمت‌هایی بود که مجبور شدم به دلیل فرعی بودن از آن‌ها صرف‌نظر کنم؛ مثلاً راجع به حوزه کوفه و نجف در عراق صحبت کرده بودیم و قسمتی بنام حوزه‌های ثانوی بود که در مورد برخی شهرها بررسی شده بود. در جایی که حجم زیاد شد کل این قسمت را کنار گذاشتم؛ هرچند بعداً در مجله «صحیفه مبین» نیمی از آن چاپ شد. واقعاً نمی‌شد در مورد کوفه صحبت نکرد ولی اگر در مورد حوزه بصره صحبت نکنم کسی احساس نمی‌کند حوزه ناقص معرفی شده است.

 

تازه این قسمت تنها قسمتی نبود که از مقاله حوزه کنار گذاشته شد. قسمتی را تحت عنوان «آموزش عرفان» در حوزه پیش‌بینی کرده بودم که آن را کنار گذاشتم. الاهم فالاهم کردم که اگر در مورد فقه به‌صورت ناقص صحبت شود درست نیست ولی میزان اهمیت عرفان در حوزه به اندازه اهمیت فقه و فلسفه نبوده است.

 

در مقاله «تحکیم» که راجع به مسئله حکمیت است قسمتی برای خودم جالب بودم و شروع به فیش‌برداری کردم و این قسمت از مقاله که راجع به «نقش قبایل در محکمه اولی» بود نزدیک به یک ماه طول کشید تا در منابع جستجو کنم. دیدم مقاله از اندازه خودش خارج شده است و باید قسمتی قربانی می‌شد که این قسمت را حذف کردم؛ هرچند آن مقاله در جای دیگر چاپ شد.

 

یک کتابی که اخیراً در نمایشگاه عرضه شد کتاب «فقه الحدیث با رویکرد نقل به معنا» بود که در حوزه اسماء و افعال سعی کردم به‌صورت ریز به آن بپردازم. قسمتی از آن در مورد «ادات و مسئله نقل به معنا» بود. این قسمت را نوشتم ولی بعداً خارج کردم. حجم کتاب زیاد شده بود و احساس کردم اگر بحث ادات را مطرح نکنم اتفاقی نمی‌افتد ولی اگر مسئله اسماء مطرح نشود یا ناقص مطرح شود مشکلی پیش می‌آید.

 

این داستان، همیشگی است. در کتاب کسی به من نگفت که این حجم بنویس ولی احساس خودم این بود که کتاب را از چارچوب خودش خارج می‌کند و نظم کتاب را به هم می‌زند. چون به‌هرحال این کتاب باید بتواند با مخاطب ارتباط متناسبی برقرار کند و بخش‌های نامتناسب بخش‌های دیگر را دچار اختلال کند.

 

سؤال: این سهم‌ها از نظر زمانی مشخص است؟

 

این موضوع این‌قدر برای خود من به‌عنوان تجربه واضح بوده است که تقسیم‌بندی این کارگاه را نیز بر اساس آن چیده‌ام. طبیعتاً باید یک‌سوم وقت برای طراحی، یک‌سوم برای جمع‌آوری اطلاعات و یک‌سوم برای نگارش یک مقاله در نظر گرفته شود.

 

واقعاً بحث طراحی و رسیدن به طراحی‌های ریز که گفته شد و نیاز به بحث بیشتری دارد. درهرصورت حق طراحی یک‌سوم وقت است ولی وقتی‌که یک محقق این یک‌سوم را صرف می‌کند چون هیچ‌چیزی دیده نمی‌شود حس خوبی ندارد. بعد از مدتی که تجربه کسب کرد به آن عادت می‌کند و برایش لذت‌بخش است.

 

سؤال: برای راهنمایی پایان‌نامه‌ها این را رعایت می‌کنید؟

 

برای دانشجوها هم رعایت می‌کنم. برخی از دوستان که با بنده درس داشته‌اند این را می‌دانند. این توصیه‌ها را داریم. زمانی که احساس می‌کنم کارشان پیش نمی‌رود از آن‌ها می‌خواهم با هم صحبت کنیم و می‌فهمم که گرفتاری آن‌ها در قسمت طراحی است.

 

سؤال: در مورد جلسه قبل، اگر قرار بود الآن شما مقاله ابوعبید را بنویسید چه می‌کردید؟

 

زمانی که قرار شد مقاله ابوعبید را بنویسم مدخل مربوط به بخش ما نبود. ماجرا این بود که در یک مقطعی مجلد ششم تعدادی مقاله مانده بود که باعث شده بود کار به‌موقع انجام نشود. یکی از آن‌ها مقاله «ابوعبید قاسم بن سلام» بود. استاد گرامی دکتر آذرنوش فرمودند دو سه نفر این مقالات را بر عهده بگیرند تا این کار آماده شود. چون در بین این مقاله ابوعبید به علاقه من نزدیک‌تر بود اعلام آمادگی کردم.

 

قاعدتاً یک قسمتی از کار من این بود که حضور ابوعبید را در علوم مختلف بررسی کنم و یکی از این علوم، فقه بود. شاید مثلاً از همان دوره طلبگی «الخلاف» شیخ طوسی را می‌خواندم و به آراء ابوعبید برمی‌خوردم، برایم انگیزه شد.

 

به‌هرحال در یک سن پایین با یک اطلاعات محدود و کم به نظرم رسید از نظر فقهی باید بر روی او بررسی کنم.

 

شروع کردم به بررسی کتاب‌های او؛ ازجمله «کتاب الناسخ و المنسوخ» و «کتاب الاموال». «کتاب فضایل القرآن» او چاپ نشده بود و عکس نسخه خطی در یک موزه آلمانی به دست ما رسیده بود که بسیار خوشحال بودیم. برخی دیگر از آثار او نیز هنوز چاپ نشده بود.

 

زمانی که مقاله را می‌نوشتم در نمایشگاهی در سوریه کتاب «الایمان» او را خریده بودند و آورده بودند که مجبور شدم قسمت عقاید ابوعبید را دوباره کار کنم؛ بنابراین مضیقه منابع در آن زمان زیاد بود و الآن کمتر است.

 

نکته دیگر این‌که زمانی که بر روی این موضوع کار می‌کردم (حدوداً 24 سال پیش) با یک کار تحقیقی که از یک منظری روی این شخصیت کار تحقیقی انجام داده باشد نداشتیم. الآن در کتابخانه خودم حدود شش هفت کتاب و پایان‌نامه در مورد او دارم.

 

از همه مهم‌تر وقتی من روی این موضوع کار می‌کردم با چند نکته مواجه شدم؛ ازجمله این‌که فهم خاصی از اجماع داشت؛ مثلاً با احداث قول ثالث مخالف بود و گرایشش به اختیار بین اقوال موجود بود و حتی نگاهش نسبت به ظاهر قرآن و سنت خاص بود.

 

بعداً دو اتفاق افتاد که نگاه من را به ابوعبید پخته‌تر کرد:

 

1- موقعی که بعدها مجبور شدم روی جریان اصحاب حدیث یک کار مفصل‌تر انجام دهم متوجه شدیم که متقدمین و متأخرین نظریات مبنایی‌شان با هم فرق می‌کند. همان‌جا متوجه شدم در بین متأخرین، سه جریان احمد بن حنبل، اسحاق بن راهویه و ابوعبید وجود دارد.

 

2- بعدها متوجه شدم جریان ابوعبید ادامه یافته است؛ توسط کسانی مانند ترمذی صاحب سنن و تعدادی از علما و فقها اهل سنت.

 

 وقتی روی ادامه‌دهندگان کارکردم تازه برایم خیلی از حرف‌های ابوعبید بهتر فهمیده می‌شد. با توجه به شناختی که از مکتب حدیث و ابوعبید دارم اگر بخواهم مقاله‌ای در مورد او بنویسم شاید بشود مقاله متفاوتی نوشت.

 

برای دریافت فایل صوتی این جلسه، اینجا را کلیک کنید

 

 برای اطلاع از فهرست جلسات کارگاه آموزشی شیوه‌های دانشنامه‌نویسی، اینجا را کلیک کنید

 

 

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید