به گزارش سایت دانشنامه اهلبیت (ع) جلسه هشتم کارگاه دانشنامه نویسی مورخه 94/7/9 در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی به همت دانشنامه اهلبیت (ع) برگزار شد و جناب دکتر پاکتچی با حضور دکتر نعمتالله صفری فروشانی مدیر دانشنامه و جمعی از محققان و پژوهشگران حوزه اهلبیت (ع) به بیان مباحث مرتبط با موضوع پرداخت.
در ابتدا جناب آقای دکتر نعمتالله صفری در مورد چگونگی انتخاب نویسنده و روند کار در دانشنامه اهلبیت (ع) توضیحاتی دادند. ایشان در ابتدا فرمودند: کلاسهای استاد، توقعات را در سطح نام دانشنامه اهلبیت (ع) بالا برد و همهی نویسندگان باید خود را تقویت کنند. مدیر دانشنامه اهلبیت (ع) افزودند مهمترین و مشکلترین کار تا بدینجا انتخاب نویسنده بوده است و سعی شده از نویسندگان کلیشهنویس استفاده نشود و لذا باید به دنبال راههایی بود تا توانایی نویسنده احراز گردد. لذا شناخت قبلی از نویسنده و سابقه همکاری با او در فعالیتی خاص و همچنین آثار قبلی نویسنده، میتواند ملاک انتخاب نویسنده باشد. چنانکه از فراخوان در سایت برای شناختن نویسندگان استفاده شده است و در این مرحله بیشتر از آنکه نویسنده به سراغ ما بیاید؛ ما به سراغ نویسندگان رفته و از آنها برای کار دعوت کردهایم. بهطور طبیعی نویسندگان با توجه به زمینه قبلی، تااندازهای به شناخت موضوع رسیده و توان تفکیک سطور سفید از سیاه را دارند. شرایط نویسنده بر این اساس عبارتاند از:
1- توانمندی؛
2- تخصص؛
3- تحلیل و اجتهاد نسبی در موضوع:
4- پیشینه در موضوع.
روند کار در دانشنامه اهلبیت (ع) نیز بدین قرار است:
• پیشنهاد نویسنده برای یک مدخل از سوی مدیران دانشنامه و اعضای شورای بخش بر اساس شناخت قبلی و یا دارا بودن اثری در این زمینه؛
• تصویب نویسنده یک مدخل در شورای بخش؛
• ارائه طرح از سوی نویسنده که بسیار مهم است و خط قرمز بهحساب میآید.
• بررسی طرح یک مدخل در شورای بخش به شکل بارش فکری و تصویب طرح و یا درخواست اصلاحات به نویسنده؛
• تنظیم قرارداد پس از تصویب طرح با توجه به حجم پیشبینیشده برای مقاله؛
• انتخاب ناظر برای برخی از طرحها که مدیر دانشنامه اکنون ناظر عام و ویراستار علمی حضور دارد
• نگارش مدخل تحت نظارت ناظر و سپس تأیید مدخل توسط ناظر و شورای بخش
• غنیسازی مقاله توسط بخش غنیسازی در صورت نیاز؛
• ارائه مقاله تأییدشده توسط بخش از جانب مدیر آن به مسئول دانشنامه به جهت تصویب؛
• کنترل منابع مقاله توسط بخش کنترل منابع؛
• ارائه برخی از مقالات درخواستی پس از طی مراحل فوق به شورای علمی دانشنامه برای تأیید نهایی.
لذا یک مدخل از فیلترهایی چون ناظر، شورای بخش و مدیر دانشنامه عبور کرده و در صورت نیاز در شورای دانشنامه نیز برای تصویب نهایی مطرح خواهد شد.
در ادامه جناب دکتر پاکتچی صحبتهای خود را آغاز کردند و اظهار داشتند که جلسه قبل در پی آن بودیم که قاعدهی مقالهی دانشنامهای، بهصورت استاندارد، مطالبی بود که عرض شد و امروزه میتوانیم از ابزارهای جدید استفاده کنیم. کاری که در گذشته وقت بسیار زیادی میبرد، در این زمانه میتوان با زمان کمتر انجام داد ولی نباید به این جستجوهای اینترنتی بسنده کرد.
استاد در ادامه افزودند: در این جلسه انواع مختلف ساماندهی به اطلاعات را پی خواهیم گرفت. یک نوع از ساماندهی اطلاعات دستهبندی منابع خواهد بود که اگر به منابع سامان دهیم؛ ممکن است اطلاعات با ما حرف بزنند. لذا برای این جلسه مقالهای درباره «مفهوم پیشرفت» انتخاب کردم که برای دائرهالمعارف بزرگ نگاشته نشده است؛ اما با فُرم و مدل دائرهالمعارف نوشته شده است و از روش ساماندهی به اطلاعات کتابشناختی و «Bibliography» استفاده شده است.
استاد در ادامه فایلی را به حضار اراده نمودند که میتوانید برای دریافت آن اینجا را کلیک کنید.
این فایل همانطور که ملاحظه میگردد شامل مشخصات تعدادی از کتابها به زبانهای اروپایی است که به دلیل شکل گرفتن این مفهوم در دنیای غرب است و هدف آن بود که ازنظر تاریخ انگاره این مفهوم را از اول بررسی نماییم که در ابتدا چه معنایی داشته و در ادامه شامل چه تغییرات و تحولاتی شده است. در اینجا این مصداق برای دوستان کارایی خاصی نخواهد داشت اما نگاه روشی به این مثال مهم است و کاری که انجام دادم این بود که بهجای اینکه به منابع خاصی مراجعه شود، تعدادی از بزرگترین کتابخانههای دنیا انتخاب شد و تعدادی کلیدواژه را در این کتابخانهها بررسی کردیم و لذا تمام کتابهایی که در عنوان آنها این کلیدواژهها وجود داشت، استخراج گردید و پس از بررسی کلی و حذف موارد غیر مرتبط که کلیدواژه در آنها بیدلیل بهکاررفته بود، به عصارهی کتابهایی رسیدیم که در مورد مفهوم پیشرفت نوشته شده بود.
ناگفته نماند که استخراج کلمات کلیدی کار چندان سختی نیست که در جلسات قبل در مورد آن صحبت شد و لذا در این مثال، خود کلمه پیشرفت یک کلمه کلیدی است و در زبان فارسی یکی از معادلهای آن کلمه «progress» است. همچنین در مورد کلمات کلیدی، بحث «باهماییها» مهم است و مثال آن در جلسات قبل، دو واژه «کتاب» و «سنت» بود. یکی از واژههایی که در رابطه با پیشرفت مطرح میشود، توسعه است و اینکه این دو واژه چه نسبتی با هم دارند و گاهی افراد ترجیح میدهند این دو واژه را بهجای یکدیگر به کار برند و به نظر میرسد که این دو کلمه، دو مفهوم کلیدی هستند که تنه به هم میزنند و لذا معادل واژه توسعه یعنی «Development» نیز انتخاب شد. چنانکه اگر کسی بخواهد در زبانهای دیگر نیز کتابها را جستجو کند، باید معادل این لغات را در این زبانها انتخاب کرده و عملیات جستجو را انجام دهد که میتوان در این زمینه از کتابهای لغت و فرهنگنامهها کمک گرفت. این واژههای کلیدی در لیستی تعبیه شده و مقابل دیدگان پژوهشگر هستند و از طرف دیگر کتابخانههایی که از نظر حجم جزو پرمحتواترین کتابخانههای دنیا هستند، شناسایی میشود. بهعنوانمثال: «British Library» انگلستان، کتابخانه کنگره آمریکا، کتابخانه ملی پاریس، کتابخانه دولتی برلین، کتابخانه دولتی مونیخ، کتابخانه دولتی مسکو و کتابخانه ملی سنپترزبورگ و چند کتابخانه دیگر انتخاب میگردند که با جستجو در سایت اینترنتی آنها امکان استخراج عناوین وجود دارد و با حذف موارد تکراری برای ساماندهی آماده میشوند.
قدم ابتدایی در این زمینه مرتب کردن کتابها بر اساس تاریخ انتشار است. لذا در این موضوع اولین کتاب، اثری است که در سال 1848 نگاشته شده و در عنوان آن یعنی «Historical Progress of South America» (پیشرفت تاریخی آمریکای جنوبی) عنوان پیشرفت آمده است و کتابها بر اساس سال انتشار تا 1930 مرتب شده است و کتابهای بعدی ذکر نشده است؛ چراکه بعدازاین دوره با بمباران اطلاعات مواجه هستیم و کتابهای بسیار زیادی نگاشته شده که بهرغم تعداد بالا، اطلاعات جدیدی درباره معنای پیشرفت و توسعه ارائه نمیدهند و لذا ورود به چنین کار پرحجمی عقلایی نبود.
در فایل نمایش دادهشده، چند مقطع به رنگ قرمز از هم جداشدهاند که اساساً تفاوت رنگها برای جلبتوجه پژوهشگر است و در اینجا به معنای نقطه عطف در مورد معنا است؛ یعنی مفهوم وارد مرحله جدیدی شده است که با قبل متفاوت است و هدف از ارائه این مثال آن بود که میتوان با مرتب کردن کتابها، در مورد پیشرفت به رصد و شناسایی مراحل مختلف تحول مفهوم و انگاره پیشرفت و توسعه دست پیدا کرد.
لذا در مقطعی پیشرفت و توسعه دو مفهوم مترادف بودند که بهجای هم به کار میرفتند؛ اما از مقطعی دارای معانی متفاوت شدند. در منابع قدیم، توسعه منحصر به مسائل اقتصادی است ولی بعدها و در اواخر قرن نوزدهم در مورد سیاست به کار گرفته شد و کمکم اجتماع و فرهنگ و ... نیز به این دایره افزوده شد و لذا این کار قابلتعمیم به موارد دیگر است و بهعنوان یک مدل مطالعاتی است که با ساماندهی اطلاعات کتابشناختی و مرتب کردن معنادار آنان بر اساس تاریخ انتشار، میتوانیم به دادههای مهم و جدیدی دست پیدا کنیم.
دکتر پاکتچی در جواب استاد صفری که در مورد پیشنهاد فرهنگ خاصی در این زمینه، چنین پاسخ دادند که در این میان چند فرهنگ مختص اصطلاحات علوم اجتماعی وجود دارد. استاد در پاسخ به اینکه از چه نوع جستجویی یعنی از کاوش در موضوع و یا عنوان در این مسئله استفاده شده است؛ چنین اظهار فرمودند که در اینجا تنها در عنوان جستجو شده است و علت آن است که جستجوی موضوعی گمراهکننده و مصادره به مطلوب بود و ممکن است نگاه کتابدار کنونی آمریکا با نگاه من متفاوت باشد و مهم بود که خود نویسنده برای عنوان کتابش چه کلمهای را بکار برده است. البته راه بهتری بود و آن اینکه که در تمام متن جستجو شود که اگر امکان جستجو در تمام متن میسر بود، طبیعتاً کار ما کاملتر بود که هنوز چنین امکانی فراهم نشده است و در سایتهایی چون «google books» بیشتر به کتابهای جدید پرداخته شده است و کتابهایی که نسخه دیجیتال آن انتشار یافته است را در دسترس قرار میدهد.
البته برای کتابخانه ملی فرانسه سایتی با نام «Gallica» طراحی شده است که برای افرادِ آشنا با زبان فرانسه بسیار مفید خواهد بود و هدف از راهاندازی این سایت ارائه «تراث» فرانسوی است و سایتی بسیار غنی میباشد. ولی در همین سایت و در قسمت توضیحات، بهصراحت چنین آمده که در مورد کتب قدیمی به علت استفاده از چاپ و فونتهای کهن و عدم امکان بهرهگیری از فنآوریهایی مانند «OCR» برای تبدیل عکس به متن بهصورتی قابلاطمینان، تنها تصویر صفحات در سایت قرار داده شده است. هرچند در سالهای آینده نهچندان دور بهیقین شاهد تغییر وضعیت بوده و امکان جستجو در تمام متن کتابها فراهم خواهد شد.
استاد پاکتچی توجه حضار را به نوع دیگری از ساماندهی جلب نمود که ارتباط نزدیکتری با مباحث قبل داشت. در این قسمت، استاد برخی از اطلاعات مربوط به مقاله خلافت را ارائه دادند که اخیراً برای دائرهالمعارف بزرگ نوشتهاند و علاوه بر اذعان به سختی و حساسیت بالای این مقاله، اظهار نمودند که یکی از مسائل مهم برای من، مواجهه با پدیدهی به نام خلافت عثمانی بود و شنیدهایم که سلطان سلیم در زمان فتح مصر و در مواجهه با آخرین خلیفه عباسی یعنی «المستعصم»، او را با زور شمشیر وادار به واگذاری خلافت به عثمانیان کرد. در اینجا خلافت عثمانی بهعنوان ادامه مشروعِ خلافت عباسی مطرح شد و از آن هنگام به بعد، عثمانیهایی که تا آن زمان خودشان را سلطان میخواندند، تبدیل به خلیفه شدند.
این موضوع جزء مشهورات است؛ ولی به نظر میرسید که برای رسیدن به واقعیت باید جستجوی بیشتری انجام میگرفت. کتابی بسیار مهم یعنی «منشئات السلاطین» از «فریدون بیک» در این زمینه راهگشا بود. این اثر شامل مجموعه مکاتباتی است که بین سلاطین عثمانی و دیگر سلاطین بهصورت سؤال و جواب عرضهشده و در دو جلد با قلمی ریز گردآمده است و من مجبور بودم این کتاب را کامل مطالعه کرده و هرکجا که مفهوم خلافت و یا مفاهیم نزدیک به آن آمده است را یادداشتبرداری کنم که بسیار آزاردهنده بود چراکه مملو از مطالب خستهکننده بود.
در ادامه استاد یادداشتهایی را نشان دادند که بعد از خواندن کتاب منشئات السلاطین پدید آمده بود که میتوانید برای دریافت این فایل اینجا را کلیک کنید.
دکتر پاکتچی در توضیح این فایل افزودند: بهعنوان نمونه: نامه سلطان «علاءالدین بن فرامرز سلجوقی» به سلطان «عثمان شاه غازی» در اینجا یادداشت شده است که خدا بهعنوان «رازق خلیفه ربع مسکون» معرفی شده است که خلیفه در این بحث احتمالاً تحریف «خلیقه» است؛ چراکه استعمال واژه خلیفه در اینجا بیمعنا خواهد بود. در ادامه توضيحی درباره مقام خليفة اللهی با استناد به آيات الهی آمده است و همچنین در نامه سلطان «اورخان غازی» به «جانی بيک خان» از او با لقب «المتوکل علی الله» یاد کرده است که از القاب متداول برای خلفای قبلی بوده است. چنانکه «قرمان اوغلو» به سلطان «مراد غازی» از او با عنوان «حضرت خداوندگار نامدار و برگزيده خليفه آفريدگار» یاد کرده است و ما حتی از نامه «عثمان قره يولک زاده علی بک» به سلطان «مراد دوم» که تعبیر «شحنة الاله فی الارضين» بهکاربرده است نیز عبور نکردهایم و این مطلب نیز یادداشت شده است. نگفته نماند که کتاب منشئات السلاطین نیز در این زمینه چندان گویا نبوده و در برخی از موارد، نام نویسنده و گیرنده نامه چندان مشخص نیست.
این یک مرحله از تجهیز است که ما در اینجا فقط با تعدادی از اسامی روبرو هستیم که باید تاریخگزاری شده و تکبهتک سالهای سلطنت این شاهان استخراج گردد و با منابع دیگر تلفیق شود. لذا در این مرحله ما به سراغ شخصی به نام «Stanley Edward Lane Poole» میرویم که مدتها مدیر بخش سکههای موزه بریتانیا بوده و آثاری در زمینه سکهشناسی دارد. ازجمله مهمترین آثار او، یک مجموعه دهجلدی در این زمینه با عنوان «Catalogue of Oriental Coins in the British Museum» است که ترجمه آن عبارت است از: «مجموعه سکههای شرقی در موزه بریتانیا». ازآنجاکه پادشاهان عثمانی اقدام به ضرب سکه کردهاند، باید تمام این سکهها بهصورت پشتورو دیده شود و نکات مربوط به خلافت یادداشت شود؛ چراکه ادعای خلافت در سکهها نیز آشکار میگردد.
استاد پاکتچی در ادامه فایلی را ارائه کردند که در آن عبارتهای مرتبط با خلافت، در پشت و روی سکهها، با استفاده از کتاب «لین پول» درج شده بود. برای دریافت این فایل میتوانید اینجا را کلیک کنید.
دکتر پاکتچی در همین رابطه توضیح دادند که گاهی تاریخ و محل ضرب سکه مشخص نیست و باید این اطلاعات تجهیز و غنیسازی شده و لیست پادشاهانی که در اینجا از آنها یاد شده است، به همراه سالهای حکومت آنان قید گردد.
یکی از مواردی که توجه بدان ضروری است، کتیبههایی است که در ساختمانهای مختلف بهکاررفته و توضیحاتی در مورد متولی بنا و مواردی ازایندست ارائه کرده است و یا در سنگقبرها که القاب بهنوعی با موضوع ما گره میخوردند. لذا گروهی در فرانسه مجموعهای بیستویک جلدی در این زمینه فراهم کردهاند که متن کتیبهها به زبان عربی را نیز در خود جای داده است و عنوان این مجموعه ارزشمند «Répertoire chronologique d'épigraphie arabe» (گزارش گاهشمار کتیبههای عرب) است که کتیبههای عربی از صدر اسلام تاکنون به ترتیب سال مرتب شده است و متن کتیبه و سال آن و توضیحاتی در مورد آن ارائه شده است و لازم بود تا تمام این موارد مطالعه شده و مطالب مربوط به خلافت یادداشت میشد و بعد غنیسازی میگشت، بدین معنا که تاریخگزاری و مکان گزاری میشد.
فایل مربوط به کتیبهها را میتوانید از اینجا دانلود کنید.
دکتر پاکتچی تصریح کردند که علاوه بر مراجعه به منابع فوق، باید در کتب تاریخ و حدیث و .. نیز جستجو کرد که برای نمونه می توان در فایل زیر این کاوش را که بر اساس تاریخ مرتب شده است، مشاهده کرد:
برای دریافت فایل فوق اینجا را کلیک کنید.
استاد در ادامه چنین گفتند: قدم بعدی ادغام کردن این اطلاعات در یکدیگر است؛ یعنی بعد از تاریخگزاری، اطلاعات بر اساس تاریخ مرتب میشود و در کنار هم قرار میگیرد که این فایل بهخوبی میتواند این موضوع را روشن کند.
برای دریافت فایل مربوط به ادغام اطلاعات اینجا را کلیک کنید.
استاد در مورد رنگ اظهار کردند که اینها بسیار به کار محقق خواهد آمد و تنوع اطلاعات را بهخوبی نشان میدهد و توضیح زنگها نیز در انتهای فایل آمده است. در برههای، اطلاعات سکهها به کار خواهد آمد و آن از دوره «عبدالملک بن مروان» است که آغاز دوران ضرب سکهها است و او به خویش، عنوان امیرالمؤمنین داده است که یکی از واژههای مرتبط با خلافت است. در این مقاله شاید حدود ده کلیدواژه استخراج شد و حتی واژههایی چون «المتوکل علی الله» که لقب چند خلیفه بوده است نیز موردتوجه قرار گرفت چراکه «شم تاریخی» نیز اهمیت دارد و لذا برخی از کتب که قبلاً برای مقالات دیگری مطالعه شده بود، بازخوانی دوبارهای گشت تا موردی از قلم نیفتد. آنچه اهمیت دارد این است که یک کتاب به یک قصد و جهت باید مطالعه شود. هرچند در مطالعه کلی یک کتاب، میتوان اطلاعاتی که در مورد موضوع یک کتاب نیست و بهصورت اتفاقی در کتاب آمده است را یادداشت کرد که بعدها به کار خواهد آمد؛ اما وقتی برای یک مقاله خاص به سراغ منابع آن میرویم؛ باید منابع دوباره مورد مطالعه دقیق قرار گیرند.
در مقطعی کتیبهها به کار میآید که در دوره «مقتدر» کتیبههای زیادی داریم. بههرحال با ادغام اطلاعات به نکات جالبی برخورد میکنیم ازجمله آنکه اطلاق لقب خلیفه به خود از سوی سلاطین عثمانی، از سومین سلطان عثمانی یعنی چند قرن قبل از فتح مصر به دست «سلطان سلیم» آغاز شده است و از آن جالبتر آن چیزی بود که در یادداشتهای اولیه میدیدم و برایم سخت بود. خلفای عثمانی هرچقدر قدیمیتر هستند، خود را «خلیفهالله» مینامند و بعد از سلطان سلیم، خودشان را «خلیفه الرسول» مینامند. درحالیکه باید برعکس باشد و اول باید «خلیفه الرسول» بود و بعد به «خلیفهاللهی» رسید. ولی توجه به این نکته مهم است که در فرهنگ قرون میانه، به تمام ملوک خلیفهالله میگفتند. به همین جهت سلطان عثمانی به سلطان «حسین بایقرا» خلیفهالله میگوید و او نیز خلیفه عثمانی را با همین لقب یاد میکند و این موضوع در مکاتبه به سایر پادشاهان ممالک اسلامی نیز مشاهده میشود که نشان میدهد این لقب بیشتر تشریفاتی بوده است. خلفای عثمانی تصور میکردند که خلفای راشدین و امویان و عباسیان مقام «خلیفه الرسول» را داشتهاند که فقط در کل ممالک اسلامی یک نفر چنین جایگاهی داشت و لذا زمانی که مصر را فتح کردند، مقام «خلیفه الرسولی» را از آن خود کردند هرچند این موضوع، مورد جدیدی نیست و در مورد نسبت بین این دو عنوان برخی قلمزدهاند.
نکته قابلتوجه آنکه با مطالعه سکهها و کتیبهها به این نتیجه میرسیم که در مورد اکثر پادشاهان در هند و سایر کشورها و ازجمله ایران و حتی در دوره صفوی و قاجار، مقام خلیفهاللهی به کار میرفته است. مثلاً میبینیم که به تهران در زمان قاجار، «دارالخلافه» نیز میگفتند؛ و سلاطین قاجار به خودشان «خلیفهالله» میگفتند که شاید بیش از آیه «انی جاعل فی الارض خلیفه» به آیه «یا داود انا جعلناک فی الارض خلیفه» استناد میکردند و این آیه اخیر را بهعنوان نصب پادشاه از وی خداوند به مقام خلافت میدانستند، چراکه داود مقام پادشاهی داشت.
درنهایت باید گفت که در سه مرحله روی این فایل غنیسازی شده، کار ویرایشی صورت گرفته است تا بتواند داخل مقاله بیاید که هر مرحله روی برههای از تاریخ تمرکز شده است. با این مثال روشن شد که غنیسازی به ما یک دید و امکان مقایسه میدهد و هرچند این کار فرسایشی و وقتگیر است، ولی میبینیم که کار تحقیق چقدر راحت جلو میرود و فقط کافی است حرفی که مطالبی به انسان میزند را محقق به روی کاغذ بیاورد.
در ادامه یکی از حاضران سؤال کرد که برای نگارش مدخل یک امام تا چه حد آشنایی با زبان انگلیسی اهمیت دارد که دکتر پاکتچی در جواب اظهار کردند که کمتر از برخی مقالات همچون خلافت به آشنایی با انگلیسی نیاز است. هرچند در زمینه ائمه (ع) کارهای تحقیقاتی خوبی انجامشده که آشنایی با آنها اهمیت دارد. چنانکه در مجموعه دانشنامه اهلبیت (ع) به تعدادی از افراد آشنا با زبانهای گوناگون احتیاج خواهد بود و لذا بدون آشنایی با زبان انگلیسی شاید نتوان کار پژوهشی خوبی انجام داد.
در ادامه استاد صفری پرسیدند این موضوع چقدر بهصورت فرهنگ در دانشنامههای ما نهادینه شده است یا قضیه فی واقعه است؟ دکتر پاکتچی اظهار داشتند که به نظر من باید بیاییم و نسلهای دانشنامهای در ایران را بررسی کنیم. سه نسل دانشنامهای دارم و من در نسل دوم قرار دارم. یک نسل قبل از ما بودند که با مرحوم «دکتر غلامحسین مصاحب» و یا «آقای یار شاطر» کار میکردند. از این نسل میتوان به دکتر «زریاب خویی»، دکتر «ابوالقاسم گرجی» و «دکتر فتحالله مجتبایی» اشاره کرد که برخی از دنیا رفتهاند و برخی در قید حیات هستند؛ اما نسل دوم، شاگردان اینها محسوب میشدند و فرصت این را داشتند که درگیر کارهای روشی شوند. مثلاً برخی از همکاران ما مشغول به کار هستند و این شیوهها را رعایت میکنند.
چنانکه نسل جدیدتری داریم که جوانتر از ما هستند و اینان فرصت بیشتری برای آشنایی با تکنولوژیهای جدید دارند. همچنین توانستهاند با فضای علوم انسانی جهانی آشنا شده و محصور در علوم انسانی کلاسیک ایران نبودهاند که بیشتری حجم کار دانشنامه نویسی را بر عهده این نسل است و هرچقدر از نسل یک به نسلهای بعدی میآییم، اوضاع بهتر شده و توجه به روش پررنگتر میگردد و از حالت اعمال سلیقه شخصی خارج میشویم. به نظر من با مسیر روبهپیشرفتی مواجه بودیم. البته باید مراقب بود دچار تنبلی و خستگی نشویم ولی از حیث نظری و روشی، نسل سوم از نسل قبلی بهتر است.
دکتر پاکتچی در ادامه یادداشتی را ارائه کردند که موارد خلیفهالله و خلیفه الرسول با هم بهکاررفته و یا جدا از یکدیگر بهکاررفته است و عنوان کردند که اینها یکبیستم یادداشتهایی هستند که در مورد موضوع خلافت آماده شده است. میتوانید یادداشت مربوط به این بخش را از اینجا دریافت کنید.
استاد در بخش پایانی صحبتهای خود به مقاله «بصره» اشاره کردند و گفتند که در این مقاله، بخشی تحت عنوان «تصوف در بصره» وجود دارد که برای نگارش آن، ابتدا باید رجال بصره و طبقات آن را شناسایی میکردیم که مشخص کردن طبقه یک نوع غنیسازی است؛ زیرا کتابها معمولاً خالی از این موارد است. بصره از دوره تابعین بررسی شده است و بسیاری از این اطلاعات از کتاب «حلیه الاولیاء» نوشته «حافظ ابونعیم اصفهانی» برداشت شده است و لزومی به تعدد منابع در این بخش نیست و فقط باید بصریها و طبقات آنها مشخص گردد. لذا با استفاده از منبع فوق و همچنین کتاب «طبقات الصوفیه سلمی» این متن نوشته شده و افراد طبقهبندی شدهاند.
در مراحل بعدی از کتابهای چون «طبقات الصوفیه انصاری»، «طبقات الاولیاء» نوشته «ابن ملقن» و «نفحات الانس» از جامی و ... استفاده شده است. بعد از تهیه این لیست وارد مرحله غنی سای میشویم؛ بدینصورت که برای تکتک این افراد، به کتب رجالی مراجعه کرده و هرکدام را در طبقه خودش قرار میدهیم و سال وفات آنها را مشخص مینماییم. چنانکه اطلاعات مهم در مورد آنها یادداشت میشود و آماده برای ورود به مرحله نگارش میشویم. همهچیز با تهیه این لیست برای ما روشن است زیرا رابطه افراد و استاد و شاگردی آنها مشخص است و خطوط ارتباطی معین است و اگر بدون این تحقیقات بخواهیم نگارشی را انجام دهیم، هیچ حرفی برای گفتن نخواهیم داشت و هیچ کاری بدون انجام این مراحل مقدماتی امکانپذیر نخواهد بود.
استاد در پایان و در پاسخ به سؤالی اظهار داشتند که بهخاطر فرار از تأثیر تحقیقات پیشینی بر ضمیر ناخودآگاه خود، ابتدا کار تحقیق را جلو خواهم برد و بعد به منابع مراجعه خواهم کرد که مطلبی جا نیفتاده باشد و اگر مراحل را بهخوبی پشت سر بگزاریم، معمولاً از نخواندن پیشینه به مشکل برنخواهیم خورد و درمجموع این کار نگرانکننده نیست. دکتر پاکتچی در جمعبندی کلی، نظام دهی و غنیسازی را از هم تفکیک کردند و فرمودند که نظام دهی همان مرتبسازی دادهها است؛ درحالیکه غنیسازی شامل تزریق اطلاعات در دادهها خواهد بود.
برای دریافت فایل صوتی این جلسه، اینجا را کلیک کنید
برای اطلاع از فهرست جلسات کارگاه آموزشی شیوههای دانشنامهنویسی، اینجا را کلیک کنید