چکیده:
بعثت نبی مکرم اسلام(ص) در دورانی از تاریخ جزیره العرب به وقوع پیوست که این سرزمین بهجز بخشهایی از آن (یمن فعلی) که به دست ساسانیان اداره میشد، فاقد هرگونه حکومت مرکزی و تشکیلات متمرکز سیاسی _ اجرائی جهت اداره امور عمومی بود لذا نوعی خودمختاری بر محوریت «قبیله» در سرتاسر این سرزمین و از جمله یثرب و مکه حکمفرما بود. شرایط اقلیمی و آب و هوای جزیره العرب و عدم تمایل دولتهای بزرگی چون ایران و روم به فتح جزیره العرب به علت همین شرایط جغرافیایی، از مهمترین علل تداوم ساختار قبیلهای و سنن و فرهنگ ناشی از آن بود. با این توضیح، اساس قدرت را در جزیره العرب «قبیله» تشکیل میداد که البته این قدرت در اموری همانند استقلال جغرافیائی قبایل (اطم) و استقلال فرهنگی قبایل در سنن و رسوم (ربعه) خود را نمایان میساخت. چنانکه گذشت، دو شهر مکه و یثرب نیز از این قاعده مستثنا نبودند و لذا همین امر خود نقطه آغازی برای حرکت سیاسی پیامبر اسلام(ص) گشت بهطوری که پیمان عقبه اول در سال دوازدهم بعثت و «پیمان عقبه دوم» که در سال سیزدهم بعثت در پی مذاکره پیامبر با تعدادی از مردم مدینه به وقوع پیوست، از همین منظر قابل تحلیل است.