w w w . a h l e b a i t p e d i a .com
دانشنامه اهل بیت
حدیث

حضرت آیت الله یوسفی غروی فروتنی را یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر(ص) دانست و اظهار کرد: پیامبر در ساختن مسجدِ پیامبر و کندن خندق اطراف مدینه با یارانش همکاری می کرد و با اینکه سرآمد خردمندان بود اما با آنها مشورت می کرد.

 

آیت الله محمد هادی یوسفی غروی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا در خصوص اخلاق پیامبر (ص) گفت: آنچه گفته می شود جلوه هایی از شخصیت اخلاقی رسول اکرم (ص) و گوشه ای از رفتار فردی و اجتماعی آن بزرگوار است اما نخست گوشه ای از اخلاق عبادتی آن حضرت مطرح می شود. از جابربن عبدالله انصاری نقل شده که گفت “در منطقه ذات الرقی با رسول خدا همراه بودیم به درخت سایه داری رسیدیم ما به احترام رسول خدا از سایه آن درخت استفاده نکردیم وقتی پیامبر(ص) در سایه آرمید ناگهان مشرکی از راه رسید و شمشیر حضرت را که به درخت آویزان بود برگرفت و بر پیامبر حمله کرد و گفت از من نمی ترسی؟ حضرت فرمود “خیر”. گفت: چه کسی تو را از این شمشیر بر اّن رهایی می بخشد؟ رسول اکرم فرمود: خدا و شمشیر از دست آن شخص افتاد.

 

او ادامه داد: پیامبر (ص) شمشیر را برداشت و به آن شخص فرمود چه کسی تو را از دست من رهایی می بخشد؟ مرد گفت از شما انتظار عفو دارم حضرت بدو فرمود بگو «لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله» مرد گفت: از به زبان آوردن این جمله مرا معذور دار ولی با شما پیمان می بندم هیچ گاه علیه شما نجنگم و با کسانی که با تو سر جنگ دارند همدستی نکنم. وقتی آن مرد به نزد یاران خود بازگشت گفته بود “من از نزد بهترین انسان ها پیش شما آمده ام” این گزارش در واقع گزارش میزان اعتماد پیامبر(ص) بر پروردگارش و همچنین گزارشگر میزان شجاعت و دلیری آن حضرت نیز هست که در این جهت است که باز خود شجاعت یکی دیگر از صفات پسندیده اخلاقی هر شخص است.

 

پیامبر همواره رو در روی دشمن قرار می گرفت و عقب نشینی نمی کرد

 

غروی تصریح کرد: از امام علی(ع) که دلاور مردان عرب در برابرش سر تسلیم فرود آورده اند نقل شده است که می فرمود «هر وقت جنگ شدت می یافت و دو سپاه با هم رو به رو می شدند ما به رسول خدا پناه می بردیم هیچ کس از پیامبر به سپاه دشمن نزدیک تر نبود، در روز جنگ احد آنگاه که مردم پراکنده شده و رسول خدا را تنها گذاشتند مقدادبن اسود کندی یکی از خواص اصحاب پیامبر ثابت قدمی رسول خدا را به توصیف کشیده و می گوید “به خدایی که او را به حق به پیامبری برانگیخت من در آن عرصه ندیدم رسول خدا وجبی عقب بنشیند. او رو در روی دشمن قرار می گرفت گاهی برخی از یارانش به سوی وی برگشته و گاهی از اطرافش پراکنده می شدند و گاهی پیامبر (ص) را می دیدم ایستاده و از کمانش تیر می افکند یا سنگ به سمت مشرکین پرتاپ می کند تا کار به جایی رسید که دو طرف به پرتاب سنگ پرداختند.

 

پارسایی یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر است

 

آیت الله غروی، پارسایی را از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دانست و گفت: یکی دیگر از خصلت های اخلاقی عبادتی آن حضرت پارسایی بی نظیر و سادگی او در زندگی شخصی است. از ابوعمامه از پیامبر اکرم منقول است که فرمود پروردگارم بر من در مکه پیشنهاد داد که برایم سرزمین مکه را طلا کند به خدایم عرض کردم پروردگارا نمی خواهم بلکه علاقمندم یک روز سیر و روز دیگر گرسنه باشم آنگاه که گرسنه شدم به درگاهت تضرع کنم تو را یاد کنم و آن زمان که سیر شوم تو را شکر و سپاس گویم. روزی پیامبر بر حصیری خوابیده بود پس از بیدار شدن جای حصیر بر پهلویش مانده بود به او عرض شد اجازه دهید برایتان زیر اندازی تهیه کنیم حضرت فرمود «من با دنیا چه کار دارم؟ من در دنیا نظیر سواری می مانم که لحظاتی زیر سایه درختی درنگی کرده و سپش حرکت کند و آن را وا نهد».

 

پیامبر(ص) شب های پیاپی گرسنه می خوابید

 

او گفت: عبدالله بن عباس عموزاده پیامبر می گوید “رسول خدا شب های پیاپی گرسنه می خوابید و خانواده برای شام غذایی در اختیار نداشتند و بیشتر نان هایی که استفاده می کردند نان جوین بود”. از عایشه همسر آن حضرت نقل است که هرگز خانواده پیامبر در یک روز دو وعده غذا نخوردند مگر اینکه یک وعده آن خرما بود و رسول وقتی دنیا را وداع کرد زره مبارکش نزد مردی از یهود مدینه در  برابر تقریبا با نود کیلو جو گرو بود. از انس بن مالک نقل شده است فاطمه زهرا(س) پاره نانی به پدر گرامی اش تقدیم کرد که ظاهرا در میانه گیرودار جنگ خندق بود آن حضرت فرمود فاطمه این پاره نان چیست؟ حضرت عرضه داشت قرص نانی است خوش نداشتم تنها تناول کنم آن را برای شما آوردم. حضرت فرمود «این نخستین غذایی است که بعد از سه روز به شکم پدرت وارد می شود» و یا قتاده گوید پیش انس بن مالک بودیم که دربان و خواجه پیامبر بود، انس گفت “پیامبر تا زنده بود نان تازه و مطبوع و گوشت پری تناول نکرد.”

 

پیامبر در کارهای خیر بخشنده ترین مردم به شمار می آمد

 

این استاد تاریخ اسلام در خصوص بخشش پیامبر(ص) اظهار کرد: یکی دیگر از خصوصیات اخلاقی حضرت بخشش همراه با بردباری بود. از عبدالله بن عباس عموزاده آن حضرت نقل است که می گوید “پیامبر(ص) در کارهای خیر بخشنده ترین مردم به شمار می آمد و بالاترین بخشش را در ماه مبارک رمضان داشت. جبرییل هر سال در ماه رمضان به دیدار آن بزرگوار می آمد و هر گاه با او دیدار می کرد رسول خدا نسبت به امور خیر از تندبادها بخشنده تر می شد.”

 

آیت الله غروی با بیان اینکه نقل است پیامبر هرگز در برابر خواست مردم نه نگفته است گفت: جابر انصاری نقل می کند پیامبر اسلام هرگز در برابر درخواست مردم نه نگفت. پیامبر روزی نزد بزاری آمد و از او پیراهنی به چهار درهم خریداری کرد و آن را پوشید و بیرون رفت در مسیر راه مردی از انصار به او برخورد و گفت “ای رسول خدا پیراهنی نیاز دارم خداوند از لباس های بهشتی بر تو بپوشاند” گویا پیراهن حضرت را دید که تازه است. حضرت پیراهن خویش را از تن بیرون آورد و به آن مرد پوشاند و باز نزد صاحب مغازه بازگشت و پیراهن دیگری را به چهار درهم خرید و دو درهم برایش از ده درهمی که نزدش بود باقی ماند. در راه به کنیزکی گریان برخورد علت گریه را از او پرسید کنیزک گفت “کسان من دو درهم به من سپرده بودند که مقداری آرد برایشان تهیه کنم آنها را گم کردم پیامبر آن دو درهم را به او عرضه داشت کنیزک گفت “می ترسم اگر بروم من را تبیه کنند” رسول خدا او را همراهی کرد به خانه که رسید به اهل خانه سلام کرد آنها صدای حضرت را شناختند اما پاسخ ندادند بار دوم و سوم هم سلام کرد آنگاه سلامش را پاسخ گفتند. حضرت به آنها فرمود «مگر شما نخستین سلام مرا نشنیدید» گفتند شنیدیم اما دوست داشتیم با سلام شما بیشتر برای ما سلامتی بخواهید پدر و مادرمان فدای شما باد بفرمایید چه چیز سبب حضور شما در اینجا شد؟ پیامبر فرمود به این جهت که کنیزک می ترسید او را تنبیه کنید صاحب کنیزک گفت چون شما او را همراهی فرمودید به پاس مقدمتان او را آزاد کردم. رسول گرامی اسلام آنها را به خیر و نیکی و بهشت مژده داد و گفت خدا در این ده درهم برکت ایجاد کرد بر پیامبرش و مردی از انصار پیراهن پوشاند و به وسیله آنها برده ای را آزاد کرد خدا را سپاس می کنم هنوز که این نعمت را به ما ارزانی داشت.

 

بنابر روایت، حضرت با فرارسیدن ماه رمضان همه اسیران را آزاد می کرد

 

غروی تصریح کرد: با فرارسیدن ماه رمضان آن حضرت همه اسیرها را آزاد و به فقرا یاری می رساند از عایشه نقل شده که رسول خدا هیچ گاه از کسی که از او بی ادبی روا می داشت انتقام نمی گرفت مگر جایی که به احکام الهی بی حرمتی می شد. هیچ گاه با دستش کسی را تنبیه نکرد مگر آنجا که در راه خدا چنین عملی انجام می پذیرفت و هیچ گاه کسی را اگر از او درخواستی داشت محروم نمی داشت مگر اینکه از او درخواست گناهی می شد که وی بیش از همه مردم از گناه فاصله داشت. از عبدالله بن عمر انصاری باز روایت شده هر گناه کاری که گناهش به مرز اجرای حد الهی نمی رسید نزد حضرت می آرودند آن بزرگوار وی را می بخشید. انس بن مالک دربان و مالک آن حضرت می گوید ده سال افتخار خدمتگذاری آن حضرت را داشتم حتی به من اف نگفت و در مورد کاری که انجام داده بودم هرگز نفرمود چرا انجام دادی و در مورد کارهایی که انجام نداده بودم هرگز نفرمود چرا انجام ندادی. عربی بیابانی نزد آن حضرت آمد و ردای حضرت را به گونه ای بر گردن آن حضرت کشید که اثر آن بر گردن حضرت ماند آنگه به حضرت عرض کرد “ای محمد” و نگفت یا رسول الله، ای محمد از اموال الهی که در اختیار داری به من نیز سهمی بده حضرت متوجه او شد لبخندی زد و دستور داد اموالی به او دادند.

 

پیامبر(ص) در دوران زندگی به عفو و گذشت معروف بود

 

آیت الله غروی با بیان اینکه وجود مقدس پیامبر(ص) در دوران زندگی به عفو و گذشت معروف بود اظهار کرد: حضرت قاتل وحشیِ عمویش حمزه را بخشید چنانکه از خیانت زن یهودی که گوسفند بریان مسمومی نزد آن حضرت آورده بود گذشت. ابوسفیان را که منشاء جنگ های متعددی علیه آن حضرت شده بود بخشید و ورود به خانه او را برای اهل مکه امان از کشته شدن مقرر داشت و از قریش که نافرمانی از دستور خدا کرده و با تمام توان با آن حضرت جنگیده بودند چشم پوشی کرد در حالی که آن بزرگوار در اوج قدرت و عزت و سربلندی قرار داشت و به خدا فرمود «خدایا قوم من افرادی نادان هستند آنها را هدایت فرما اکنون آزادید و می توانید بروید» و در این فرموده بالاترین درجه مهربانی و عطوفتش را نشان داد.

 

این استاد تاریخ یکی دیگر از خصلت های آن حضرت را فروتنی و آزرم دانست و گفت: از ابو سعید خدری روایت شده است که “شرم و حیای پیامبر(ص) از پوشه ای که در پوشش قرار دارد بیشتر بود” و اگر چیزی را ناخوشایند می داشت از چهره مبارکش هویدا می شد. از حضرت علی(ع) نقل شده است که فرمود هر گاه چیزی از رسول خدا درخواست می شد و می خواست او را انجام دهد می فرمود آری و اگر نمی خواست انجام دهد سکوت می کرد هیچ گاه در مورد چیزی نه نگفت. از یحی بن ابی نقل شده که پیامبر فرمود «من مانند بندگان خدا غذا می خورم مانند آنها می نشینم زیرا من تنها بنده ای از بندگان خدایم».

 

او در پایان خاطرنشان کرد: معروف است که پیامبر(ص) بر کودکان سلام می کرد یا بر سلام بر کودکان پیشی می گرفت. خواست با مردی سخن بگوید آن شخص از هیبت و شکوه حضرت بر خورد لرزید پیامبر گفت «آرام باش من پادشاه نیستم که از من می ترسی من فرزند زنی هستم که غذایش گوشت خشکیده بود». البته در آن زمان چون وسایل نگهداری گوشت فراهم نبود گوشت ها را در آفتاب می خشکاندند و بعد از مدتی در موارد لزوم استفاده می کردند. پیامبر با یاران خود مزاح می کرد اما از ناروایی گویی پرهیز داشت در ساختن مسجدِ پیامبر، و کندن خندق اطراف مدینه با یارانش همکاری می کرد و با اینکه سرآمد خردمندان بود اما با آنها مشورت می کرد او همواره می فرمود «خدایا مرا مستمند زنده بدار و مستمند بمیران و در جمع مستمندان مشهور کن تیره بخت ترین شقاوتمندان کسی است که در دنیا دچار تنگ دستی و در آخرت گرفتار شکنجه و عذاب الهی شود».

 

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید