چکیده
«کیسانیه» یکی از نخستین فرقههایی است که با ادعای امامت و مهدویت محمد بن حنفیه از بدنه اصلی شیعه خارج شد. مهدیباوری در میان کیسانیان را با وفات ابوهاشم (پسر ابن حنفیه) در دو گروه موعودگرا و غالی میتوان پی گرفت؛ بدین معنا که گروهی از کیسانیه، با وفادار ماندن به خاندان محمد بن حنفیه و اعتقاد به مهدویت او و جداسازی خود از غالیان؛ به حیات خویش در سده دوم ادامه دادند.
نویسنده تلاش کرده است با استفاده از منابع تاریخی، فرقهشناختی، کلامی و حدیثی و بهرهمندی از تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدستآمده از مصادر متقدم؛ تصویری روشن از مهدیباوری کیسانیه موعودگرا، در زمانهای بنمایاند که آنان با چالشیهایی چون فقدان رهبران قدرتمند، قدرتگیری جریانهای رقیب و طولانی شدن غیبت محمد بن حنفیه درگیر بودند که این رویکرد، در نهایت به کاهش شدید هواداران، در اواخر قرن دوم و شاید اوایل قرن سوم و به نابودی آنها منجر شد.
نویسنده تلاش کرده است با استفاده از منابع تاریخی، فرقهشناختی، کلامی و حدیثی و بهرهمندی از تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدستآمده از مصادر متقدم؛ تصویری روشن از مهدیباوری کیسانیه موعودگرا، در زمانهای بنمایاند که آنان با چالشیهایی چون فقدان رهبران قدرتمند، قدرتگیری جریانهای رقیب و طولانی شدن غیبت محمد بن حنفیه درگیر بودند که این رویکرد، در نهایت به کاهش شدید هواداران، در اواخر قرن دوم و شاید اوایل قرن سوم و به نابودی آنها منجر شد.
کلیدواژهها: مهدی، مهدویت، کیسانیه، محمد بن حنفیه، ابوهاشم، موعودگرا.