چکیده:
الحاد در علم کلام و فقه اسلامی به معنای انکار وجود خدای یگانه، رد کردن و نپذیرفتن دین حق، بازگشت از دین اسلام یا ارتکاب گناه در مسجدالحرام است؛ اما شواهد و مستندات تاریخی از اتهام به الحاد و مصادیق آن بهعنوان دستاویز و ابزاری برای حذف رقیبان و مخالفان حکایت میکند. حکام، امرا و کارگزاران حکومتی از اتهام به الحاد برای طرد دشمنان و مصادره اموال آنان استفاده میکردند. رهبران فرقههای مذهبی نیز برای اثبات حقانیت عقاید خویش و منفور قلمداد کردن فرقههای دیگر، آنها را به الحاد، ارتداد و کفر متهم میکردند. با توجه به اینکه نهاد خلافت از نیمه قرن اول هجری قمری تا سقوط عباسیان در نیمه قرن هفتم هجری قمری، مدعی قیمومیت دینی و مذهبی سرزمینهای اسلامی و ازجمله ایران بود، با تکیه بر شواهد و مستندات موجود از ایراد اتهام به الحاد در متون و منابع دستاول، در این پژوهش سیر تاریخی اتهام به الحاد در جغرافیای سیاسی ایران، علل و نتایج آن از قرن اول تا هفتم هجری قمری و پایان دوران حکمرانی خوارزمشاهیان بررسی میشود. همچنین این پژوهش با بررسی ویژگیهای شخصیتی و فکری متهمین به الحاد، درصدد پاسخ به این پرسش است که کدام شخصیتها با چه ویژگیهایی به الحاد متهم میشدند؟ روش گردآوری مستندات و اطلاعات در این پژوهش کتابخانهای و روش تجزیه و تحلیل دادهها به شیوه توصیفی _ تحلیلی است. حاصل پژوهش مبین این امر است که جهتگیری سیاسی حکمرانان و کارگزاران حکومتی، میزان وابستگی حکومتهای نیمهمستقل ایرانی به نهاد خلافت، دیدگاه و تعصب دینی و مذهبی نظام حاکم و علما، فضای اجتماعی– دینی یا اجتماعی _ مذهبی جامعه، در ایراد اتهام الحاد و مصادیق آن به افراد، گروهها یا مکتبهای فکری نقش مهمی داشته است.
مقالات مرتبط:
اتهام به الحاد و مصادیق آن در دوران سلجوقیان، رقیه واحد درآبادی، صفورا برومند، پژوهشنامه تاریخ اجتماعی و اقتصادی، بهار و تابستان 1394، شماره 7، (20 صفحه، از 83 تا 102)، (علمی _ ترویجی).