چکیده:
در فصل اول زهد را بررسی نمودهایم از نگاه لغت و از نگاه معصومین از آن جمله امام علی که میفرماید: زهد همان چیزی است که خداوند آن را بیان داشته است که میفرماید: «لکیلا تأسوا علی ما فاتکم ولاتفرحوا بماآتاکم» زهد یعنی اینکه بر گذشته تأسف نخورد. به آنچه از دست داده ناراحت نشود و به آنچه از اموال دنیا به دست آورد خوشحال و دلبسته نشود؛ و کسی که این دو خصلت در وجودش باشد آن را میتوان زاهد نامید و یا امام علی میفرماید: زهد یعنی اینکه انسان آرزوهایش را کوتاه کند و شکرگذار نعمتهای الهی باشد و از کارهای حرام و نامشروع دوری جوید؛ و همچنین دانشمندان بزرگوار نظراتی دارند از آن جمله مولی مهدی نراقی میگوید: زهد یعنی پشت کردن به دنیا و رو آوردن به آخرت یا از غیر خدا جدا شدن و به خداوند پیوستن و روگردانیدن از متاع دنیا و خوشیهای آن، از اموال و منصبها و دیگر چیزهای که با مرگ زوال میپذیرد. در فصل دوم پیرامون مراتب زهد بیانات ذکر شده است که در مرحله نخست زهد را به سه درجه نمودهایم که عبارت باشند از: ادنی و اوسط و اعلی که بهترین از این سه درجه همین درجهی اعلی میباشد که شخص زاهد دنیا را با اختیار و شوق و رغبت ترک میکند بدون اینکه دنیا در نظرش قدر و ارزشی داشته باشد؛ و نیز بیان شده که زهد در نزد غیرعارف عبارت است از یک نوع داد و ستد و رد و بدل و انواع آن عبارتند از: زهد فرض، زهد سلامت، زهد فضل، زهد معرفت، زهد خائفین، زهد راجین؛ و زهد در نزد عارف اینست که به جزء نزدیکی خدا را نمیطلبد و در فکر لذت بردن از اموال دنیا هم نیست تا در فکر حصول آن بیفتند، بلکه فکر او در این است که تمام گفتار و رفتارش فقط برای محضالله باشد. در فصل سوم بیان شده اگرچه شخص زاهد علاقه و رغبتی نسبت به مال دنیوی ندارد، لیکن با همدردی و ایثار و از خودگذشتگی نسبت به برادران دینی خود اقدام مینماید و همیشه به یاد خداوند هستند و از گناه و معصیت بیزارند. فصل چهارم: در این فصل ذکر شده که آیا میان زهد و کار و تلاش در امور زندگی تنافی وجود دارد یا نه که در این مورد آیات و روایات زیادی وجود دارد که دلالت بر نفی این تناقض میکند از آن جمله آیه 77 از سورهی قصص است که میفرماید: «وابتغ فیما آتاکالله الدار الاخره و لاتنس بنصیبک من الدنیا» یعنی آنچه که خداوند به تو داده است، سرای آخرت را بطلب و سهم خود را از دنیا فراموش مکن؛ و رسولالله میفرماید: «ملعون من القی کله علی الناس» یعنی از رحمت خدا دور باد هر کس که بار زندگی خویش را بر دوش مردم افکند. پس هیچ تنافی میان زهد داشتن و کار و کوشش و جمع اموال وجود ندارد بلکه در دنیا باید زحمت کشید تا هم زندگی خود را سامان بدهد و هم به یاری نیازمندان و فقران با اموال خود بشتابد. فصل پنجم: آیات و روایات پیرامون نقد زهد صوفیها و رهبانیون بیان شده که تمامی معصومین از این گروههای بدعتگذار بهشدت مذمت نموده و گوشزد کرده که هرگز نزدیک اینها نباید شد، چون که اینها هیچ چیزی از دین خدا و پیامبرش را نمیدانند بلکه کارهایشان فقط برای فریب دادن مردمان بیسواد جاهلند و با این شیوه میخواهند به اهداف شومشان برسند. فصل ششم: هم برتری و شایستگی پیامبر و عترت گرامش را بهعنوان الگوهای شایسته از نظر زهد و پارسائی و عبادت و ... بررسی نمودهایم که اینها در تمام فضائل انسانی از آن جمله در زهد و بیرغبتی نسبت به دنیا در نقطهی اوج قرار دارند و تعالی و رشد و دستیابی به اهداف مطلوب و نجات یافتن از عرصه هلاکت و نابودی در همان کلمه زهد و پارسائی و دوری از زرق و برق اموال دنیا و فریب نخوردن از آن است.
فصول پایاننامه:
این تحقیق دارای شش فصل میباشد:
فصل اول: «تحلیل زهد»
* زهد در لغت
* زهد در دیدگاه معصومان (ع)
* زهد در دیدگاه دانشمندان
فصل دوم: «مراتب زهد»
* درجات زهد
* انواع زهد
فصل سوم: «نشانههای بارز زهد و زاهدان»
فصل چهارم: «رابطهی زهد و تلاش در دنیا»
* آیات قرآن و دستور به تلاش
* سنت معصومان (ع) دربارهی کوشش در دنیا
فصل پنجم: «رابطهی زهد اسلامی با زهد تصوف و رهبانیت»
فصل ششم: «الگوهای زاهدان دینی»