چکیده:
بشریت عموماً و ادیان خصوصاً و اسلام بالأخص به حفظ حرث و نسل تأکید دارند؛ بنابراین امروز نیز خانواده، بهعنوان هسته مرکزی جامعه بشری، نقشی بیبدیل در امر توالد و تناسب دارد و هرگونه اختلال در روند طبیعی تکثیر نسل؛ هر چند ممکن است آثار جسمی سوئی نداشته باشد اما ضابطهمند نبودن آن آثار سوء اخلاقی و حقوقی در پی خواهد داشت. مسئله کودک آزمایشگاهی که موضوع بررسی و تحقیق در این نوشتارقرار گرفته است، یکی از پدیدههای نوینی است که با شکوفایی دانش بشری مطرح شده و بالتبع منشأ ایجاد مسائل مختلف حقوقی شده است. وجود پرسشهایی مطرح پیرامون این پدیدهی نوین پزشکی-آزمایشگاهی نگارنده را بر آن داشت تا به منظور شفاف کردن مسئله فقهی و حقوقی نسب، حضانت، ارث و وصیت کودک آزمایشگاهی به بررسی آثار حقوقی مترتب بر آن به شیوهی توصیفی و تحلیل اسناد (آیات، روایات و فتاوی) و همچنین آثار نامطلوب حقوقی و اخلاقی کودک آزمایشگاهی در سه بخش بپردازد. در بخش دوم (بعد از بخش ادبیات تحقیق) به علل ناباروری و درمان آن و اینکه آیا عمل تلقیح بین اسپرم شوهر و تخمک زن و بین اسپرم مرد و یا تخمک زن بیگانه جایز است؟ بخش سوم آن به بررسی نسب، حضانت، ارث و وصیت کودک آزمایشگاهی میپردازد؛ و حاصل یافتههای پایاننامه این است که تلقیح مصنوعی بین زن و شوهر جایز است و تلقیح زن با اسپرم بیگانه، ممنوع و طفل، ملحق به صاحب نطفه و تخمک است و آثار حقوقی از جمله نسب، حضانت و ... بر آن بار میشود.
کلیدواژهها: تلقیح، مشروعیت، کودک آزمایشگاهی، نسب، حضانت، ارث، وصیت.