چکیده:
مفاهیم از عمده ابزارهای معنا بخشی به جهان و از مهمترین ابزارهای ساخت اندیشه هستند. مفاهیم وقتی در بستر گفتمانها قرار میگیرند کاربرد آنها عوض میشود. در این پژوهش از دیدگاه تبارشناسی به تحول مفهوم اجماع در تاریخ اندیشه سیاسی شیعه میپردازیم. متعاقب انقلاب مشروطه، با گذار از ساخت قدرت سنتی به ساخت قدرت جدید و تحول روابط قدرت ـ دانش، مفهوم اجماع نیز متحول میشود. بهگونهای که میتوان گفت انقلاب مشروطه نقطه عطف تحول مفهوم اجماع است. مفهوم اجماع در بستر گفتمان قبل از مشروطه در هیأتی نخبهگرایانه و متصلب، صرفاً در استنباط احکام فردی بروز کرد، لیکن درنتیجهی تحول روابط قدرت ـ دانش در بستر گفتمان جدید، برداشتی متوازنی از منطق نخبهگرایی و دمکراتیک در استنباط احکام زندگی جمعی از مفهوم اجماع حاکم شد. این پایاننامه با چنین فرضیهای تلاش میکند تحول مفهوم اجماع را با استناد به شواهد و جریانهای فکری نشان دهد.