چکیده:
شناخت مسائل اجتماعی مکه و مدینه، به عنوان زادگاه و بستر رشد اسلام، بسیار سودمند است و بدون فهم شرایط اجتماعی حاکم بر جامعه مکه و مدینه پیش از اسلام، درک صحیحی از رسالت پیامبر و اقدامات او نخواهیم داشت. جامعه مکه و مدینه پیش از بعثت، از نظر اعتقادی پایه و اساس ثابتی نداشتند. بتپرستی باور اکثریت مردم آن دیار بود و آیین حنیف پیروان اندکی داشت، اما یهودیت در مدینه ریشه دوانده بود. جامعه مذکور دارای ساختار قبیلهای بود و ریاست آن بر عهده شیخ قبیله بود و جز فرمان او هیچ قانونی بر جامعه حکمفرما نبود. در این جامعه، خانواده که مهمترین نهاد و کوچکترین واحد اجتماعی است، کارکردهای بسیاری داشت. پیش از اسلام، زن در جامعه مکه و مدینه، از پایگاه پایینی برخوردار بود، حق انتخاب نداشت، از ارث محروم بود و طلاق حق مسلم مرد تلقی میشد. در این جامعه، فقط مالکیت فردی معتبر بود و به علت فقدان حکومت، مالکیت عمومی معنایی نداشت. اقتصاد جامعه نیز بر محور بازرگانی و کشاورزی استوار بود. از نظر قشربندی اجتماعی، جامعه به سه طبقه اشراف، متوسط و طبقه پایین تقسیم می-شد. همزمان با بعثت پیامبر اسلام، نظام طبقاتی حاکم بر مکه و مدینه فرو ریخت و از سوی آن حضرت، توحید، نبوت و معاد سه اصل دیانت اسلام اعلام گردید. پیامبر اسلام، عامل برتری را تقوا قرار داد و فرهنگ الحادی را به فرهنگ توحیدی تبدیل نمود و فضیلتهای فراموش شده انسان را به او بازگرداند. پیامبر با تشکیل حکومت اسلامی در مدینه، یک نظام بسامان و منسجم را به وجود آورد. اسلام با ارتقای پایگاه اجتماعی زنان، او را از حق مالکیت، ارث و اختیار برخوردار ساخت و ازدواجهای غیر مشروع را ممنوع ساخت. نظام اقتصادی با تأسیس بازار، تأکید بر تجارت و هدایت سرمایهگذاری در قالب مضاربه و قرضالحسنه، متحول گردید و نظام جدید تعلیمی و تربیتی در مساجد و خانهها بنا گردید.
کلیدواژهها:اسلام، پیامبر اسلام (ص)، مکه، مدینه، جامعهشناسی تاریخی، دین، سیاست.