w w w . a h l e b a i t p e d i a .com
دانشنامه اهل بیت
حدیث

جامعه علمی ما به دلیل عادت به کارهای شعاری و نمایشی در حوزه سیره اهل بیت(ع)، به اندازه پنج درصد از ظرفیت موجود نیز تولید علمی و موثر ندارد.

هشتیمن نشست از سلسله نشست های پنجمین همایش علمی سیره امام رضا، آموزه ها و کارکردها با عنوان «درآمدی بر مراحل و الزمات نظری تحقق سیره اجتماعی امام رضا(ع)؛ مطالعه موردی همدلی و مواسات» با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر روح الله توحیدی نیا برگزار شد. وی در ابتدای سخنان خود به چرایی انتخاب این عنوان پرداخت و گفت: مایلم سه نکته را پیش از ورود به موضوع و برای تبیین چرایی انتخاب آن عرض کنم.

بار سنگین مسئولیت جامعه علمی در حوزه سیره ائمه(ع)

نکته اول بنده تاکیدی بر سنگینی باری است که بر روی دوش ما در امر پرداختن به سیره ائمه(ع) قرار دارد. امروز به برکت برپایی نظام جمهوری اسلامی ایران، برای نخستین بار در طول تاریخ اسلام فرصت یافته ایم تا تمام ظرفیت های فکری و عملی یک جامعه را در جهت احیای امر اهل بیت(ع) در جامعه که هدف اصلی بحث های مربوط به سیره اهل بیت(ع) نیز هست، به کار گیریم. این موضوع نشان دهنده مسئولیت سنگینی است که از سوی خدای متعال بر دوش یکایک محققان مسلمان و انقلابی کشور به ویژه در حوزه علوم انسانی قرار گرفته است. همچنین باید توجه داشت که این مسئولیت با حضور و تلاش های صورت گرفته از سوی کسانی که باور به امکان تشکیل جامعه مطلوب بر پایه آموزه های دینی ندارند و همچنین دشمنی هایی که از سوی گروه های گوناگون در جهت تخریب و یا تقلیل ابعاد این آموزه ها صورت می گیرد، دو چندان می شود.

جامعه علمی در پرداختن به سیره اهل بیت(ع) نمره قبولی نمی گیرد

نکته دوم بنده ناظر به پیشینه فعالیت ما در حوزه سیره اجتماعی ائمه(ع) است.  بنده معتقدم با توجه سنگینی مسئولیتی که عرض شد، امروز جای هیچ تارف و تسامحی برای مواجهه با پیشینه فعالیت ها در مورد تحقق سیره اهل بیت(ع) در جامعه وجود ندارد. نقد صریح و البته منصفانه است که راه ها را برای ما می گشاید. بنده به طور خاص درباره سیره اهل بیت(ع) و احیای آن در جامعه، معتقدم که جامعه علمی کشور تا کنون در راستای تحقق سیره اهل بیت(ع) و احیای آن در جامعه نمره قبولی نمی گیرد. البته تلاش فراوانی از سوی مجموعه های مختلف نظام صورت گرفته است، مراجع ما در حفظ، صیانت و ترویج آموزه ها زحمت کشیده اند، اهل فرهنگ، تبلیغ و رسانه در طول این سال ها کارها کرده اند و اتفاقا تاثیر بسزایی در رشد معنویت جامعه داشته اند. اما معتقدم اهل دانش، اساتید و فرهیختگان ما – در یک نگاه کلان و نه موردی-، بسیار از آنچه که باید، عقب هستند و هستیم. این موضوع خود می تواند محور بحث و بررسی قرار گیرد اما به عنوان اشاره عرض می کنم که از یک سو در طول چهل سال گذشته، بخش کمی از توان مجموعه ها و محققان علوم انسانی در کشور صرف تحقق عینی آموزه های اهل بیت(ع) شده است؛ و از سوی دیگر ورود و بحث توسط دغدغه مندان نسبت به احیای امر اهل بیت(ع)، کمتر با توجه به ضرورت طی مراحل و توجه به الزامات نظری بحث در سیره اهل بیت(ع) بوده است. اگر گفته می شد نهادها و موسساتی وجود ندارد که در این زمینه فعالیت کنند، اگر گفته می شد امکان ارتباط با متخصصان علوم انسانی و اجتماعی حوزه و دانشگاه برای تعیین مسیر مشخص علمی در این راستا وجود ندارد، اگر گفته می شد امکان بهره مندی از نظریات علمی در سراسر جهان برای ما وجود ندارد، اگر گفته می شد نیروی انسانی جوان و علاقه مند به پژوهش در این مملکت حضور ندارد، اگر این ها بود، می توانستیم امروز حجتی در پیشگاه ائمه اطهار(ع) داشته باشیم. اما به نظر بنده ضمن قبول مشکلات و موانع متعدد در ساختار و صورت حرکت آموزش و پژوهش در کشور، هیچ بهانه ای برای ما وجود ندارد که به مسیر غیر علمی و صرفا ترویجی در این موضوع ادامه دهیم؛ که در ادامه این عدم توفیق در موضوع مورد نظر بیشتر تبیین خواهد شد.

نکته سوم بنده آسیب شناسی مشکلاتی است که در حوزه سیره پژوهی اهل بیت(ع) وجود دارد. بنده می خواهم توجه مخاطبان محترم را به سه آسیب جدی جلب نمایم.

فقدان برنامه و نقشه راه مشخص در راستای تحقق سیره اجتماعی اهل بیت(ع)

نخست آنکه به عقیده بنده در طول این سال ها و بر اساس آثاری که از سوی موسسات علمی در حوزه سیره اهل بیت(ع) منتشر شده است، چنین احساسی به وجود نمی آید که یک برنامه بلند مدت و جامع در جهت احیای سیره اهل بیت(ع) در پشت سر فعالیت ها وجود دارد. ممکن است گفته شود اسناد و برنامه هایی وجود دارد. بنده ضمن تایید بخشی از آنها، که البته بیشتر آنها از کلی گویی رنج می برد، تاکید می کنم که ابعاد، مسائل، ابزارها و روش های این اسناد بالادستی یا برنامه ها در مورد تحقق سیره اهل بیت(ع) دیده نشده است. لذا طبیعی است که به ندرت برای نظارت و کنترل موفقیت این برنامه ها تلاشی صورت گرفته است. همچنین ما در عمده موسسات و نهادهای علمی همچنان از جهت نیروی های متخصص برای پاسخ به مسائل اساسی مان، از جهت اولویت بندی پروژه ها و تحقیقات، از جهت انسجام فعالیت های علمی، با مشکلات متعددی روبه رو هستیم. به نظر بنده این مشکلات بخش عمده اش به دلیل نبود برنامه های کلان و ماموریت های مشخص برای نهادها است. البته بحث بسیار ظریف است و ابعاد گوناگونی دارد که بنده به همین حد اکتفا می کنم.

عدم باور به اهمیت سیره پژوهی اهل بیت(ع) در راستای حل معضلات اجتماعی

اما  مشکل جدی دیگر در بحث های مربوط به سیره پژوهی و تحقق سیره اهل بیت(ع)، نوع مواجهه ما با موضوع است. متاسفانه کمتر یک حس جهادی برای حل مسائل کلیدی در بین جامعه علمی ما در حوزه تحقق سیره اهل بیت(ع) وجود دارد. یکی از ریشه های اصلی این موضوع به عقیده بنده این است که یا نسبت به این امر که آموزه های اهل بیت(ع) به معنی واقعی کلمه می تواند به حل نیاز ها و به ویژه آسیب های اجتماعی در کشور کمک کند، باور لازم را نداریم. یا اگر این باور وجود دارد آن را دور از دسترس خویش می دانیم. چنانکه می بینیم برخی جامعه شناسان و روان شنان مسلمان حوزوی ما همچنان دچار نوعی خودباختگی هستند و تنها در سخن از اهل بیت(ع) می گویند اما کمتر تلاش می کنند تا در کنار نظریات روز، سعی در به عرصه آوردن سیره اهل بیت(ع) باشند. شما کافی است بروید در دانشگاه ها نگاه کنید به رساله ها و تحقیقات در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و این موضوع را ارزیابی کنید.

بی حوصلگی و روی آوردن به شعار و نمایش در مورد سیره پژوهی

 و یا اینکه هم باور وجود دارد و هم اعتماد وجود دارد ولی گویا حوصله کافی وجود ندارد. این حوصله نداشتن دلایل متعددی دارد. شما اگر تمامی کارها در حوزه سیره ائمه(ع) را جمع کنید، این موضوع روشن است که ما به دنبال این هستیم که خیلی سریع به پاسخ برسیم؛ و فکر می کنیم تنها با کارهای نمایشی و شعاری، موضوع حل می شود. من در ادامه در صورتی که فرصت بشود روی این موضوع تاکید می کنم که ما بیش تر تلاش می دهیم پاسخ دهیم تا آنکه روی مسائل تامل و دقت نظر کافی نماییم. دلیلش هم این است که فکر روی مساله، درک یک مساله، صورت بندی یک مساله یک توان و انرژی بسیار زیادی را از سطوح گوناگون مسئولین علمی و محققان می گیرد. یک نشانه واضح این بی حوصلگی ها روی آوردن و افراط در برنامه های شعارگونه و کلیشه ای است. یعنی درحالی که می توان با یک نگاه بلند مدت مسیرهای دشوار اما موثر و البته با بازدهی طولانی مدت را دنبال کرد، مایل هستیم برنامه های روتین و تبلیغاتی را دنبال کنیم.

فرض بفرمایید عمدتا فقط با برگزاری یک همایش در یک کنگره بناست سبک زندگی اجتماعی یا سیاسی اهل بیت(ع) تبیین شود. یعنی هیچ برنامه ای یا نقشه راهی نیست و دائما عناوین کلی را بدون برنامه قبلی محور قرار می دهیم. به آقایان عرض می کنیم چرا یک برنامه بلند مدت را دنبال نمی کنید. می فرمایند ما به دنبال این هستیم که فعلا گفتمانی شکل بگیرد. اولا این چند دهه برای گفتمان سازی کافی نبود. ثانیا شما بعد می بینید یا گفتمانی شکل نگرفت و یا بسیار محدود. اما نکته مهم این است که همان مجموعه های علمی این نوع فعالیت های ترویجی شان تبدیل شده است که به کارهای اساسی شان یا تبدیل شده است به مهم ترین بخش گزارش های سالانه شان. یعنی انتظار می رفت در کنار این کارهای ترویجی و گفتمان سازی ها، مسئولیت اصلی خودشان را در بحث علمی با آن دقت نظر و جامعیت لازم دنبال کنند. اما این اقدام یا انجام نمی شود یا بسیار کند صورت می گیرد. برای نمونه همان مجموعه کارهایی را به پژوهشگران می سپارد یا از آنها می پذیرد که در اولویت تحقق سیره اجتماعی نیست یا سرمایه گذاری اش روی شخصیت های برجسته ای است که خودشان هم امروز انتظار ندارند اینقدر اسم شان و حرف های چند دهه پیش شان مطرح شود.

شتابزدگی در کار علمی در حوزه سیره اهل بیت(ع) هیچ مبنای شرعی ندارد

بنابراین یک موضوع ضرورت وجود برنامه است. موضوع مهم دیگر ضرورت نگاه جهادی است که این برنامه را بتواند با قوت و قدرت دنبال کند و موضوع سوم هم مساله تامل و تانی است. دو موضوع اول یعنی بحث برنامه و نگاه جهادی به اصل فعالیت ما به منظور تحقق سیره اهل بیت(ع) برمی گشت اما این بحث که می تواند مدخلی برای مطالعه سیره اجتماعی باشد. در بحث ما هدف روشن است. مقصود ما تحقق سیره اجتماعی است اما باید از کجا شروع کنیم چگونه ادامه دهیم و چطور به نتیجه برسیم؟ به عبارتی چه مراحلی باید طی شود؟ هر یک از این مراحل چه الزاماتی دارد؟ اینجا باید با تاسف عرض کنم که به نظر می رسد بیشتر محققان ما در پی پاسخ مناسب و قانع کننده ای به این پرسش ها نبوده اند.

 این را در اشاره عرض کنم که برخی چنین تلقی دارند که در کار خیر باید شتاب کرد. این در حالی است که در هر کار خیری شتاب کردن صحیح نیست و به عکس در بیشتر کارهای خیر نباید شتاب کرد. اجازه بدهید بنده با توجه به این موضوع که شتابزدگی متاسفانه تبدیل به یک فرهنگ شده است در کارهای علمی بویژه در مورد اهل بیت(ع)، یک روایت را مورد تاکید قرار دهم. حضرت رسول اکرم(ص) در حدیثی می فرمایند عجله و شتابزدگی در هر کاری از شیطان است جز در پذیرایی از میهمان، رسیدگی به امورات اموات، ازدواج دختران، ادای دین و توبه از گناه. شما تصور کنید چقدر شتاب زدگی کار ناپسدی است که حتی در کارهای خیر توصیه این است که به این صورت دنبال نشود. نه اینکه دنبال نشود اگر کار خیری با شتابزگی صورت گیرد دیگر الهی نیست و در مسیر خداوند نخواهد بود. یک روایت واضح تر هم اشاره کنم که فرمود «من تانّی اصاب او کاد و من عجل اخطا او کاد». این آسیب را به وضوح ما در کارهای فعلی در حوزه سیره اجتماعی می بینیم که به مراحل و الزامات این کار توجه نمی شود. ساده انگاری یا تسامح یا غفلت در این موضوع، هر یک از اینها که موجب این شتابزدگی شود نتیجه اش مطابق این روایت آن است که یا سیره اجتماعی ائمه(ع) در جامعه محقق نمی شود یا تحقق ناقص و غیرمطلوب آن قابل پیش بینی است.

نباید ضرورت کارهای ترویجی بهانه تعطیل شدن کارعلمی دقیق و بلند مدت شود

 

برخی هم در پاسخ به چرایی اولویت دادن به کارهای ترویجی و کنار گذاشتن کار علمی و دنبال کردن نقشه مشخص در راستای تحقق جامع و محسوس سیره اهل بیت(ع)، تاکید و اصرار دارند که نمی توان مباحث مورد نیاز جامعه را تا پیش از دستیابی به یک پاسخ جامع و کارآمد معطّل گذاشت. اشاره کردم که کسی با این نظر موافق نیست. مساله ما این است که چرا این دست اقداماتی که  به مجموعه فعالیت ها به نوعی انتظام می بخشد و در مجموع ما را به آن اهداف و آرمان ها امیدوار می کند، کم توجهی می شود. بنده با اطلاع عرض می کنم. بگذاری تارف را کنار بگذاریم. چند درصد از مطالعات ما در زمینه سیره اجتماعی امام رضا(ع) تحت یک برنامه و روند و مبتنی بر مراحل و الزامات کار تحقیقی و علمی بوده است؟ متاسفانه آنقدر در بیان این نوع نکات لکنت داشته ایم که برخی تصورشان از کار علمی تغییر کرده است؛ که بنده شرمنده ام وارد مصادیق شوم. باز هم تاکید می کنم کارهای ترویجی یا حتی پژوهش های موردی و کاربردی در حال انجام موضوع سخن بنده نیست. تاکید بنده این است که نقشه راه را بدانیم و توسط کسانی که بینش و دانش کافی دارند، مسیرها را به ترتیب و با دقت در رعایت ابعاد آن جلو ببریم. در آن صورت است که می توانیم پیش بینی کنیم که برای نمونه سیره اهل بیت(ع) در امر مواسات و همدلی مومنانه با این مجموعه از مطالعات و بررسی های چند منظوره و با این حجم از پیگیری ها در دستگاه های گوناگون، این مقدار افزایش یافته است و نتایج و ثمرات آن به طور فراگیر دیده می شود.

غفلت از جنس میان رشته ای مطالعات در راستای تحقق سیره اجتماعی اهل بیت(ع)

حجت الاسلام و المسلمین دکتر توحیدی نیا در ادامه مباحث خود، به برخی ملاحظات تحقیق و پژوهش درباره سیره اجتماعی ائمه(ع) پرداخت و نشان داد که تا چه اندازه در مورد مراحل و الزامات تحقیق در این حوزه بی توجهی صورت می گیرد. وی ابتدا ورود به این موضوع را جز با همکاری مجموعه ای از متخصصان علوم اسلامی و اجتماعی – به معنی عام- ناممکن دانست و با اشاره به چیستی و مراحل و الزامات یک مطالعه میان رشته ای تاکید نمود که بدون یک تلفیق روشمند از اطلاعات، داده ها، فنون، ابزار، دیدگاه ها و مفاهیم و نظریات چند رشته نمی توان تحقق سیره اجتماعی اهل بیت(ع) را انتظار داشت. وی با برشمردن مراحل 10 گانه این نوع مطالعات، محصول کار را مطابق مثال معمول در مطالعات میان رشته ای به معجونی شبیه دانست که به راحتی طعم هر یک از میوه ها و رشته های علمی در آن محسوس نیست. نتیجه تلاش ها در حوزه سیره اجتماعی به بایدها و نبایدهایی ختم می شود که تمامی ابعاد امکان آن و کارکردهای آن در جامعه دیده شده باشد.

خطای غیرقابل بخشش منحصر کردن همایش ها و کتب درباره یک معصوم

ملاحظه دیگر سخنران جلسه در خصوص خطای جدی برخی مراکز علمی در پرداختن به سیره یکی از اهل بیت(ع) است. وی با طرح شواهد و دلایل متعدد تاکید نمود که تنها پرداختن به سیره همه ائمه(ع) و رشد یکسان مالعات درباره هر یک از ایشان است که برای نمونه می تواند صامن تحقق سیره اجتماعی امام رضا(ع) نیز باشد. ایشان همچنین ملاحظه دیگر را ضرورت بهره مندی به هنگام و البته غیر افراطی از مجموعه نظریات علمی در علوم اجتماعی برای فهم جامعه و شخصیت ها در عصر حضور دانست و تاکید نمود بیگانه بودن پژوهشگران با این موضوع و صد البته مباحث مربوط به روش شناسی و روش تحقیق، سبب شده تا یکی از مراحل جدی دستیابی به سیره اجتماعی اهل بیت(ع) یعنی شناسایی بستر زندگانی ائمه(ع) و نظام های اجتماعی عصر ایشان که دائما در حال تحرک و تحول است، مورد غفلت جدی قرار گیرد. وی با طرح شواهد و مثال هایی نشان داد که تا چه اندازه   توجه به جزئیات عناصر نظام های اجتماعی در عصر حضور به درک ما از ائمه(ع) در حوزه احکام فقهی و اجتماعی، اثرگذار است و البته تاکید نمود که – به رغم انجام کارهای موردی دقیق و ملوب- در سطح کلان، هنوز پرداختن به این موضوعات در حد حرف باقی مانده است.

نقد و تحلیل متون و منابع تحقیق یک مرحله مغفول و البته میدان تحول

ملاحظه دیگر حجت الاسلام و المسلمین دکتر توحیدی نیا در خصوص نقش منابع در حوزه سیره اجتماعی اهل بیت(ع) و به طور کلی سیره پژوهی بود. وی با توضیح ابعاد این موضوع و نقش آن به عنوان یک مرحله مورد غفلت در بررسی های صورت گرفته درباره سیره اجتماعی ائمه(ع) به برخی مباحثی که در جلسه ای دیگر مطرح کرده بود، اشاره کرد و تاکید نمود یقین به چند گزاره از جمله اینکه یقین داریم میان ما و ائمه، تراث هستند که خلاء را پر کرده اند، همچنین اینکه اطمیان داریم مواردی از سیره ائمه(ع) به ثبت نرسیده است، اینکه یقین داریم موارد ثبت شده لزوما صحیح و تمام حقیقت نیست، اینکه می دانیم روش و رویکرد مولفان در نگارش آنها موثر بوده است. اینکه امینان داریم تفسیرهایی صورت گرفته در هنگام بیان سیره اهل بیت(ع) که ممکن است بر اساس نیازهای زمانه مولفان باشد و بسیاری دیگر از پیش فرض ها و از سوی دیگر غفلتی که در طول این چند دهه در مورد منابع صورت گرفته به ما می گوید نخستین میدان تحول در مباحث مربوط به سیره، کار دقیق در مورد منابع و در راستای فهم منابع با ستفاده از معیار های اسلامی و سنتی مان و صد البته بهره گیری از نظریات و روش ها ابزارهای نقد و تحلیل متون است.

سیره امام رضا(ع) در مواسات و همدلی با مومنان

وی در پایان سخنان خود به بحث از مواسات و همدلی در سیره اجتماعی امام رضا(ع) پرداخت و گفت: می توان به بیانات متعدد امام رضا(علیه‌السّلام) درباره‌ی جایگاه و نقش مواسات و یاری‌رسانی به نیازمندان اشاره نمود. این موارد در دو دسته قابل توصیف است. نخست در راستای تبیین تکلیف انسان در برابر خداوند متعال و دیگری در تبیین آثار و برکات مواسات و همدلی. ایشان پس از ارائه شواهدی در این­باره به پیشتازی امام رضا(علیه‌السّلام) در مواسات پرداخت و گفت:  مرور سیره‌ی معیشتی حضرت رضا(علیه‌السّلام)، نشان میدهد که حضرت خود پیشتاز در کمک به دیگر مؤمنان بودند. مطابق روایتی مشهور، ایشان در دوره‌ی حضورشان در مرو و یکی از روزهای عرفه، تمامی دارایی خود را میان گرفتاران و مستمندان تقسیم نمودند. در این روایت چنین آمده که امام(علیه‌السّلام) در برابر فضل‌بن‌سهل، وزیر ارشد مأمون، که با اطلاع به این دستگیری امام از مردم نیازمند، عمل حضرت را نوعی زیان تلقی کرده بود، فرمودند: «آنچه بخشیدم غنیمت بود و نه زیان. من بوسیله آن پاداش و کرامتی را خریداری نمودم».  وی در پایان این بخش نیز مروری بر ویژگی‌های مواسات مومنانه در سیره حضرت پراخت و به شواهدی در اقدام امام رضا(ع) به مواسات حتی از دارایی‌های جزئی و البته از بهترین آنها، همچنین مواسات حضرت به صورت پنهانی و با هر فرد نیازمند و بدون توقع جبران و مواردی از این دست پرداخت.

اساتید و فرهیختگان به درخواست کار نمایشی پاسخ ندهند

وی در پایان تاکید نمود شما نگاه کنید چه میزان نیازی امروز کشور به فرهنگ مواسات دارد. بله چنین کارهای ترویجی در مورد مواسات صورت می گیرد و برای نمونه می توان با یک دسته بندی از مجموعه گفتار و رفتار یک امام توصیه هایی به جامعه داشت اما این خیلی فاصله دارد با تلاش علمی که باید انجام شود. بنده در حال حاضر در خصوص امر مواسات نیز در سیره همه ائمه(ع) کار می کنم و متوجه هستم که فرض بفرمایید از یک کارخانه ای با ظرفیت و توان بالا، بخش جدی آن بی استفاده مانده است. مجموع سخنان بنده برای رساندن این پیام بود که جای تعارف نیست و باید متوجه باشیم که جامعه علمی ما به دلیل عادت به شعار و نمایش در حوزه سیره اهل بیت(ع)، به اندازه پنج درصد از ظرفیت موجود نیز تولید علمی و موثر ندارد. این را بنده با مطالعه عرض می کنم و امیدوارم مسئولین محترم به اینکه نگاه پایان دهند. همچنین از اساتید و فرهیختگان می خواهم که خود به درخواست های موجود در زمینه کارهای ترویجی یک نه محکم بگویند و یا در صورتی که فرصت پرداختن به اینگونه کارهای لام برای عموم مردم را دارند- که بسیار هم ارزشمند و مفید است و جامعه ما تاکنون با اینگونه تلاش های تبلیغی و رسانه ای، معنویت خود را حفظ کرده است- به طور جدی به مباحث علمی و روشمند در این حوزه روی آورند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید