چکیده:
در اينجا به معرفي برخي از متون فارسي كه درباره ابوذر مطالبي آوردهاند ميپردازيم:
ابوذر غفاري خداپرست سوسياليست را ميتوان از نخستين آثار انتشار يافته در زبان فارسي درباره ابوذر دانست.
اين كتاب كه نوشته عبدالحميد جوده السحار و ترجمه و نگارش مرحوم دكتر علي شريعتي است نخستين چاپ آن در 1330 در قطع جيبي در 174 صفحه انتشار يافته است.
مرحوم شريعتي در مقدمه چاپ پنجم توضيحاتي آورده است كه براي معرفي كتاب به همان اكتفا ميكنيم:
مقدمه چاپ كتاب ابوذر غفاري خداپرست سوسياليست:
يادداشت
زندگي ابوذر در تاريخ اسلام تاريك است، بخصوص از آغاز زندگي او، جز پارهاي از داستانهاي افسانهآميز، در دست نيست.
پس از آنكه وي در نهضت اسلامي عظمتي مييابد، گرچه تاريخ بوي توجه فراوان ميكند، ولي بيش از آنچه بحفظ جزئيات زندگي وي بپردازد بتعظيمش ميكوشد و از اين رو، در رواياتي كه امروز درباره حوادث حيات ابوذر در دست داريم اختلاف فراواني وجود دارد كه تعيين صحت و سقم هر يك بر مورخ دشوار و گاه محال مينمايد.
متن كتاب حاضر بقلم عبدالحميد جوده السحار نويسنده معاصر مصري است ولي من در ترجمه آن از اصل تجاوز كردهام و از نظر تغييراتي كه در پرداختن صحنهها دادهام و نيز روايات تاريخي ديگري كه از منابع مختلف گردآوري كردهام كتاب با نوشته جودهالسحار اختلاف نسبه بسياري يافته است كه ميبايست آنرا «ترجمه و نگارش» بشمار آورد.
كوشش من اين بوده است كه هر جا تاريخ از ابوذر سخني گفته است در اين كتاب بياورم و اين كوشش موجب آن شده است كه در چند جا روايات متناقضي بچشم بخورد و اين نقصي است كه من ميتوانم بخود اطمينان بدهم كه در نوشتن شرح حال قهرماني كه تاريخ بروشني از او سخن نميگويد بخشودني است بخصوص كه نگارش اين كتاب بسبك رمان است و اگر محقق تاريخ آن را قابل عفو نشمارد خواننده يك رمان ميتواند از آن در گذرد.
استقبال فراواني كه از چاپ اول كتاب شد براي من مايه اميدواري بسياري شد كه بتوانم در آينده نيز كوششهائي را كه در گذشته از روي نا اميدي و برحسب وظيفه اخلاقي و مسئوليت فكري و اجتماعي انجام ميدادم با تكيه بر آن گروه ارزندهاي كه در اين ايام تاريك، روشن و مستقل ميانديشند و در ميان اين طوفانهاي سياه و وحشي هنوز شعله لرزان انسانيت و آزادي را پاسداري ميكنند دنبال كنم. چند سال پيش چاپ اول كتاب از طرف «كانون نشر حقايق اسلامي» انتشار يافت و چون بزودي ناياب شد گروهي از ياران گمنام و بزرگ انديش تهران هزينه چاپ دوم آن را تعهد كردند و اكنون كه سومين چاپش انتشار مييابد، اميدوارم بتوانم داستان شگفتآور و پرهيجان ياسر، سميه و عمار پدر و مادر و پسري را كه در راه آرمان مقدس بشري خويش در زير شكنجه و در ميدان نبرد جان سپردند بزودي به روشنفكران و احرار ايران تقديم كنم.
متن ديگري در سال 1343 به نگارش درآمده و در جاي جاي آن به اثر مرحوم دكتر شريعتي استناد شده از عليرضا الهياري است با مقدمه آقاي سيد هادي خسروشاهي كه در 80 صفحه و در قطع جيبي توسط شركت سهامي انتشار، به طبع رسيده است.
براي معرفي كتاب نامبرده مقدمه آن به نظر خوانندگان ميرسد:
ابوذر چرا قيام كرد.
14 قرن پيش اسلام آمد و يك تحول اساسي و ريشهدار در ميان اجتماع و بنفع توده مردم بوجود آورد، عدالت اجتماعي و اقتصادي را به معني واقعي كلمه اجرا كرد، حكومتي كاملا دمكراتيك تشكيل داد و مردم مسلمان را متحد ساخت كه همه با هم در راه پيشبرد هدفهاي مقدس و جهاني اسلام مبارزه كنند و پيش بروند.
تاريخ، اين دوران طلائي از حيات اسلام را با خطوط درخشاني ضبط كرده و نشان
ميدهد كه حكومت اسلامي چگونه توانست مساوات و عدالت را در اجتماعات بشري بوجود آورد و همه نيازمنديها و احتياجات مادي و معنوي تودهها را مرتفع سازد...
اين وضع تقريبا ادامه داشت تا آنكه بنياميه برياست «عثمان» و به دستياري «مروان» و «معاويه حكومت را در دست گرفته و شكل آنرا تغيير دادند.. در اين دوران محرومين اجتماع، طبقات رنجبر و زحمتكش، مردم ضعيف و ناتوان در زير قدمهاي جبارانه رباخواران، برده فروشان، ثروتمندان و اشراف اموي ـ و غير اموي كه تماس مستقيم با دستگاه عثمان و طبقه حاكمه داشتند ـ پامال گشتند...
ظلم و ستم، زور و فشار، تبعيد و اعدام، جاي عدل و داد، آزادي و حريت را گرفت. بيتالمال مسلمانان بين امويها و اطرافيان و حاشيهنشينان مفتخور دربار عثمان تقسيم شد و املاك و دارائي اصحاب! بحدي زياد شد که حساب آنرا نتوانستند برسند! و ارقامي را که درباره اموال و ثروت اصحاب! در دوره عثمان نقل ميكنند، جداً حيرت انگيز و قابل توجه است. [1]
بقول استاد «سيد قطب»: عثمان خيال كرد كه «پيشوا» شدن وي، به او آزادي تصرف در دارائي مسلمانان را ميدهد كه طبق دلخواه خود «هبه» كند و «بخشش» بنمايد! حتي او در جواب انتقاد كنندگان ميگفت: پس من براي چه پيشوا شدهام؟
ابوذر غفاری در متون فارسی
- نویسنده مقاله: ناشناس
- منتشر شده در: یاد
- رتبه مقاله: علمی-پژوهشی
- سال،شماره: پاییز و زمستان 1375، شماره 43 و 44، (33 صفحه - از 288 تا 320)
- نوشته شده توسط مدیر 6
- دسته: مقالات