چکیده:
معاد و اعتقاد به عالم قيامت از انديشه هاي اوليه حيات بشري بوده است و همه اديان الهي پيروان خود را به روزي وعده مي دهند كه به حساب همگان رسيدگي مي شود. اما در كيفيت و چگونگي انتقال انسانها به آن عالم اختلاف نظرهاي شديدي بين پيروان اديان و متفكران آنها وجود دارد. فقها، فلاسفه، متكلمان و محدثان شيعي با توجه به نوع نگرش و مباني فكري خود، معاد را پيش روي ما به تصوير مي كشند. علامه مجلسي (ره) به عنوان يك مسلمان شيعي و محدث، معاد خود را مبتني بر آيات قرآني مي داند و با استفاده از آيات، علاوه بر نفس معاد، به اثبات معاد جسماني نيز مي پردازد و اين برخلاف نظر برخي از علماء است كه معاد قرآني را «مثالي» مي دانند. در اين تحقيق، برآنيم تا با بررسي معاد قرآني در آثار و آراي علامه مجلسي، به اصل معاد جسماني كه مورد تاييد اوست بپردازيم. او اين معاد جسماني قرآني را مبتني بر برهان عقلي مي داند و منكر اين معاد را كافر مي شمارد. علامه علي رغم اينكه انسان را داراي دو بعد روحاني و جسماني مي داند روح را امري غير مجرد به شمار مي آورد. به نظر مي رسد ايشان متاثر از ديدگاه هاي استاد خود ميرزارفيعا نائيني و نيز پدرش، محمدباقر مجلسي (ره)، بوده است. علامه مجلسي(ره)، ايمان به معاد جسماني و ايمان به بهشت و دوزخ را از ضروريات دين اسلام بر مي شمرد.
کليد واژگان: علامه مجلسي؛ اصول دين؛ قرآن؛ نفس؛ معاد جسماني؛ تناسخ