چکیده
هر اسمی از اسماء الهی از نظر مصداق عین ذات و سایر اسما است، ولی از نظر مفهوم مغایر با ذات و سایر اسماست، پس هر اسم دارای دو دلالت است؛ یکی دلالت بر ذات و دیگر دلالت بر صفتی خاص که موجب تمییز آن اسم از اسماء دیگر میشود و خداوند که حقیقت واحد است، کثرت اسماء او بر اثر اعتبارات گوناگون بوجود میآید؛ مثلاً از این جهت که موجودات را آفریده، «خالق» و از آن جهت که به همه چیز آگاه میباشد، «عالِم» است و از جهت تدبیر عالَم، «مدِّبر» و از جهت محبّت و رحمت، «رحمن و رحیم» است، امّا از میان این نود و نُه یا هزار و یک اسمی که به او نسبت دادهاند، کدامیک «اسم اعظم» است و معیار اعظم بودن چیست؟! برخی اسم «الله» را اسم اعظم دانستهاند و دلایلی برای آن ارائه نمودهاند و خواصّ و کارکردهایی نیز به آن نسبت دادهاند و برخی نیز «بسم الله الرّحمن الرّحیم» را اسم اعظم دانستهاند و بعضی «یا حیّ یا قیّوم» و بعضی «ذوالجلال و الإکرام» را اعظم آوردهاند و در قرآن کریم نشانههایی برای آیاتی که دارای اسم اعظم میباشند، آوردهاند و تعدادی از اسماء را ذکر کردهاند و در دعاها نیز کارکردهایی به اسم اعظم الهی نسبت داده شده است.
کلیدواژهها: اسم؛ مسمّی؛ ذات؛ غیریّت؛ اعظم؛ الله؛ کثرت اسماء