چکیده:
از آن جايي که مساله انسان شناسي در طول تاريخ بشر، مورد توجه علما، عرفا، معلمين اخلاق، روانشناسان و حتي انسانهاي معمولي بوده است و به گزاف نيست که اگر بگوييم همه اختلافاتي که در عرصه انديشه رخ داده است ريشه در عيار تعريفي دارد که از انسان و ابعاد وجودي او بدست مي آيد، و تعريفي که در اين مقاله از انسان داده مي شود، فارغ از همه مميزات فکري، فرهنگي، تاريخي، نژادي و علمي اش مي باشد که مورد احترام و تکريم خداوند است که از عياري يکسان نزد پروردگار برخوردار است و همين نکته حکايت از قابليت بالاي او، در دريافت حقايق هستي و توانمندي بالاي او در ابعاد گوناگون دارد، يعني هم مي تواند زيباترين فضيلتهاي اخلاقي را بيافريند و هم مي تواند منشا بروز و ظهور رذيلت هاي اخلاقي باشد يعني قابليت هاي متضاد. در اينجا در صدد هستيم ابتدا انسان را بماهو انسان بشناسيم و سپس هدف از خلقت او را مطرح کنيم و به اين نتيجه برسيم که انسان مي تواند با شناخت نفس خود به شناخت خدا (و سير و سلوک در راه او با مدد از اسما الهي (اسما الحسني).) برسد. و در اين راستا از کلام بزرگاني چون صدر المتالهين شيرازي (ملاصدرا) و امام خميني (ره) و ... استفاده خواهد شد.
كليد واژه: انسان شناسی، قابليت های متضاد، شناخت نفس، سير و سلوك، شناخت خدا، اسما الحسنی
دانلود مقاله تاثير شناخت اسما الهی (اسما الحسنی) در مسير معرفت به حق