چکیده:
این رساله در پنج فصل تهیه شده است که در فصل اول اهمیت مسئله تعزیر اطفال و پیشینه تاریخی آن و هدفهای رساله و معانی لغات و تعریف اصطلاحات کثیرالاستعمال در این رساله بیان شده است. در فصل دوم آن اهداف تربیتی تعزیر و دیدگاههای بعضی از صاحبنظران قدیم و جدید تعلیم و تربیت درباره تعزیر و تأدیب کودکان نقد و بررسی شده است و نتیجه به دست آمده لزوم تأدیب و تعزیر کودک است در بعضی موارد نه بهعنوان عاملی رشد دهنده بلکه بهعنوان عاملی بازدارنده از طغیان و شرط تربیت میباشد؛ و در فصل سوم از تکلیف نسبت به طفل صحبت شده و احکام تکلیفی و وضعی و نتیجه گرفته شده که کودکان در احکام وضعی با افراد بالغ فرقی ندارند. جز در جنایات که عمد صبی خطا تلقی میشود (کودک جانی قصاص نمیشود) و عاقله تحمل میکند دیه جنایات کودک را؛ و فصل چهارم به بیان اقوال فقهای شیعه پرداخته است و نتیجه جمعبندی اقوال این شده است که درباره کودک ممیز حدود شرعی اجرا نمیشود؛ اما طبق نظر حاکم شرع به مقداری که برای او صلاح بداند، تعزیر میشود؛ و در ادامهی این بحث به مواد قانون مجازات اسلامی در خصوص تشکیل دادگاههای اطفال شده است. ماده 49 قانون مجازات اسلامی میگوید: اطفال در صورت ارتکاب جرم مبرا از مسئولیت کیفری هستند و در تبصره دو این ماده آمده است که هرگاه برای تربیت اطفال بزهکار تنبیه بدنی ضرورت پیدا کند. تنبیه باید به میزان مصلحت باشد. این تبصره بیانگر تعزیر اطفال بزهکار را به دو دسته تقسیم کردهاند: دسته اول از سن شش تا دوازده سالگی. در این دوره اگر جرمی از او سر بزند تأدیب او خفیف خواهد بود. دسته دوم از سن دوازده سالگی تا سن بلوغ که در این دوره از شعور و آگاهی بیشتری برخوردار هستند و میتوان تا حدی مسئولیت جزایی برای آنان قائل شد. تصمیمات شدیدتری در نظر گرفته شده است. از تسلیم به اولیا با اخذ تعهد به تأدیب و حسن اخلاق طفل تا اعزام به کانون اصلاح و تربیت از سه ماه تا یک سال و یا از شش ماه تا پنج سال؛ و فصل پنجم شامل ضمایم، استدراکات و کتابنامه است.