چکیده:
واژهی orientalism نخستین بار در سال 1779 م. در انگلستان و سپس در همان سال در فرانسه با مفهوم خاص دانش شناخت شرق به کار رفت. مطالعات اسلامی یکی از شاخههای تخصصی شرقشناسی است مسئلهی انگیزههای خاورشناسان در مطالعات اسلامی غربیان جایگاهی خاص دارد. فقه اسلامی یکی از زمینههای مورد علاقهی مستشرقان است. تخصصی شدن مطالعات اسلامی در نیمه دوم قرن بیستم زمینهساز تدوین دایره المعارف اسلامی لیدن شد. از جمله دیدگاههای مطرح شده در مدخلهای فقه اجتهاد این دایره المعارف، به کار بردن واژهی ظن در تعریف اصطلاحی اجتهاد و برابری اجتهاد با قیاس، اختلاف در مسئلهی تخطئه و تصویب و پذیرش اجتهاد فی المذهب که گونهای از اجتهاد رایج در میان اهل سنت است نمونه دیگری از این دیدگاهها است همچنین دربارهی شافعی گفته شده است وی روش استنباط دانش حقوقی را از منابع آن قاعدهمند ساخته است که میتوان گفت وی تنها بر آنچه دیگران نگاشتهاند افزوده است. اصالت فقه اسلامی نیز یکی از مهمترین مسائل مورد مناقشهی مستشرقان بوده است. ایدهی آنان چنین بوده است که نظام حقوقی اسلام از قانون روم و یهود گرفته شده است. آنان وجود نمونههای مشترک میان این نظامهای حقوقی را دلیل این اقتباس دانستهاند در صورتی که بررسی موارد متعدد نشان میدهد که قوانین عبادی و احکام حقوقی و جزایی فقه اسلامی با قوانین یهود و روم تفاوت ماهوی دارد.
فصول پایاننامه:
این تحقیق در سه فصل ارائه شده است:
فصل اول: «مطالعات اسلامی در غرب»
فصل دوم: «مطالعات فقهی مستشرقان»
فصل سوم: «مطالعهی تطبیقی مدخل فقه و اجتهاد»
نتیجهگیری.