چکیده:
برای گسترش تشیع در جامعه، آموزش و استقرار احکام شیعی و تمشیت امور بر مبنای فقه شیعه میبایست اقدامهایی صورت گیرد اما خلأهایی هم وجود داشت: شاه اسماعیل و نزدیکان او چندان با احکام و فقه شیعه آشنایی نداشتند و در جامعه هم کسانی که به احکام شیعه آشنا باشند اندک بودند و آثار چندانی هم درباره احکام و فقه شیعه در ایران وجود نداشت. لذا شاه اسماعیل و شاهتهماسب دست به دامان علمای شیعی جبل عامل و بحرین شدند و از آنان دعوت کردند که به ایران بیایند. در دوره شاه اسماعیل علمایی چون محقق کرکی به ایران آمده بودند ولی این موضوع در دوره شاهتهماسب اول جدیتر مطرح شد و بهصورت یکی از سیاستهای اساسی دولت درآمد. در سایه همین سیاست صفویان بود که گروهی از علمای دینی جبل عامل به ایران آمدند و طبعاً بر اوضاعواحوال فرهنگی، دینی و سیاسی جامعه عصر صفوی تأثیر گذاشتند. در زمان شاهعباس اول، اقتدار سیاسی وی قدرت مذهبی را تحتالشعاع قرار داده بود و او باسیاستهای ویژه خود سعی در کنترل قدرت عالمان و فقیهان داشت؛ اما پس از شاهعباس بار دیگر به دامنه اقتدار و نفوذ علماء افزوده شد و در واپسین روزگاران حکومت صفویان نیز علامه محمدباقر مجلسی، یکی از بانفوذترین علمای عصر صفوی که در عهد سلیمان و حسین صفوی شیخالاسلام اصفهان بود، در حکم نایب امام غایب، شاه سلطان حسین صفوی را نایب خود قرارداد و به نام وی خطبه خواند. یکی از مسائلی که علمای جبل عامل به آن پرداختند نماز جمعه بود. بسیاری از فقیهان جبل عاملی کوشیدند تا در بحث و عمل، ضرورت انجام آن را توجیه و تبیین کنند و آن را بر پادارند. برپایی نماز جمعه میتوانست در مشروع نشان دادن دولت صفوی مؤثر باشد. علمای جبل عاملی با انتقال افکار و دانش خود در زمینههای گوناگون نسلی از فقیهان ایرانی را تربیت کردند که بعدها امور سیاسی دولت صفوی را به دست گرفتند. تلاش آنان برای مشروعیت بخشیدن به دولت صفوی بسیار مؤثر واقع شد. این علماء از سویی توانستند فقه شیعه را در ابعاد سیاسی و حکومتی آن غنا بخشند و از سوی دیگر به حکومت صفویه بهمثابه حکومتی شیعه یاری رسانند تا در نظر مردم بهمنزله حکومتی مشروع پذیرفته شود.
کلیدواژهها:جبل عامل، تشیع، علما، ایران، اندیشههای سیاسی، ایلخانان، صفویان.
فصول پایاننامه:
این پایاننامه شامل هفت فصل میباشد:
فصل اول: «کلیات»
فصل دوم: «پیشدرآمد سابقه و چگونگی بسط تشیع در ایران از آغاز تا عهد مغول»
فصل سوم: «ایلخانان مغول و بسط تشیع در ایران»
فصل چهارم: «تشیع در دوره فترت بین ایلخانی تا برآمدن تیمور»
فصل پنجم: «چگونگی رسمیت یافتن تشیع توسط صفویان و پیامدهای آن»
فصل ششم: «ارتباط شیعیان ایران با جبل عامل لبنان (نقش جبل عامل در تحولات مذهبی ایران)»
فصل هفتم: «حضور و نقش علمای شیعی جبل عامل در ایران»
نتیجهگیری.