چکیده:
اثبات بیاعتبار بودن توبه و اعتراف به گناه، خود به خود پای ماجرای حضرت آدم (ع) را به میان میکشد. آنچه که خمیرمایه و شاکلهی اصلی بحث توبه را تشکیل میدهد، قضیهی گناه حضرت آدم (ع) و اخراج وی از بهشت میباشد. مسیحیت که قائل به گناهکار بودن حضرت آدم (ع) میباشد. تأیید این مطلب، به معنای تائید نظریهی گناه نخستین و موروثی بودن آن و در نتیجه سرایت آن به تمام نسل بشریت و گناهکار بودن تمام انسانها به صورت ناخودآگاه و از پیش تعیین شده است؛ اما اسلام با توجه به عصمت پیامبران، با رد نظریهی فوق، عمل حضرت آدم (ع) را حمل بر ترک اولی میکند. در صورت پذیرش گناه بود عمل آدم (ع) هم با توجه به اینکه مسیحیت برای حضرت مریم (س) قائل به پاکی از گناه اولیه و اثرات آن است، از طریق این نقد درون دینی، به بنبست میرسد و راه گریز از این مشکل ناگریز میگردد. با توجه به اصل سرایت گناه اولیه و گناهکار متولد شدن هر انسانی، مسیحیت دو راه پیشنهاد میکند. یکی تعمید و دیگری توبه. هر مسیحی با انجام مراسم تعمید، از تبعات گناه اولیه پاکشده و زندگانی جدیدی را آغاز میکند. البته وجود عقیدهای به نام فدا، کمی کار را برای مسیحیت سخت میکند. چرا که اگر تعمید پاککنندهی گناهان است، دیگر چه معنا داشت که عیسی مسیح (ع) خود را در بالای صلیب فدا و کفاره گناهان کند. دوم اینکه عیسای ناجی، به شهادت اناجیل، چه معنا دارد که توسط یحیی تعمیددهنده، تعمید یابد. مگر نه این است که ناجی باید خود از اثرات گناه اولیه پاک باشد تا بتواند دیگران را پاک کند. دومین پیشنهاد مسیحیت توبه است که میتوان آن را بهعنوان یک راه فرار برای متخلفان و گناهکاران بعد از انجام تعمید دانست. هر مسیحی بعد از این مراسم اگر مرتکب گناهی شود، میتواند، با انجام این مراسم، خود را رهایی بخشد؛ اما این مراسم معمایی پر از اما دارد و آن هم اعتراف نزد کشیشی است که در جای خداوند نشسته و حکم بیگناهی صادر میکند. این مشروعیت از ناحیهی ولایت پاپ به کشیش رسیده است. پاپ هم این مقام را از متن انجیل که کلید ملکوت آسمانها از ناحیهی عیسی (ع) به پطرس و از وی به پاپ رسیده است، به دست آورده است؛ اما با توجه به نظرات مذهب پروتستان که هم پطرس را از نظر مقام با دیگر حواریون برابر دانسته و حتی وی را از سوی پولس توبیخ شده میداند و همچنین مورد تردید قرار دادن سفر وی به رم و انتقال ولایتش به پاپ، این مسئله دچار تزلزل میشود. دین اسلام هم به عصمتی برای غیر پیامبران و چهارده معصوم، معتقد نبوده و فقیه و مجتهد جامعالشرایط را هم از خطا و اشتباه مبرا نمیداند. فساد مالی و اخلاقی پاپها در طول دوران تاریخ کلیسا هم جایی برای پذیرش نظریهی خطا ناپذیری پاپ باقی نمیگذارد. آیاتی که در قرآن ویژگیهای رهبران دینی را مشخص میکند، به هیچوجه با اعمال بحث برانگیز و غیرانسانی پاپها همخوانی ندارد. آنچه که به آیین تعمید و توبه مشروعیت میدهد، ماجرای به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی (ع) و لطف خداوند به انسانها است که با انجام این کار قصد بیرون کشیدن بشریت از بنبستی است که آدم (ع) برای انسانها ایجاد کرده است. اناجیل اربعه، ماجرا را هر چند به صورتهای گوناگون، بیان میکنند؛ اما در میان اناجیل اربعه، اناجیل دیگری چون انجیل برنابا که هر چند از نظرگاه مسیحیت دارای مشروعیت نیست، ماجرا را به گونهای متفاوت از آن اناجیل متی، لوقا، مرقس و یوحنا روایت میکند و اصلاً به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی (ع) را منتفی اعلام میکند؛ همانگونه که قرآن کریم میگوید که این امر بر مسیحیان مشتبه گردید. از دل این اعتقاد، عقیدهی دیگری به نام فیض الهی بیرون میآید که وعدهی رهایی مسیحیان را به صورت رایگان و مجانی و تنها در قبال ایمان به مسیح (ع) به ارمغان میآورد. این ایمان هم در اثر انتخاب خداوند ایجاد میگردد و کاملاً گزینشی است و اعمال صالح تأثیری در کسب آن ندارد. البته این نوع از گزینش که مسلوب الاراده بودن انسان را به تصویر میکشد از سوی دانشمندانی چون پلاگیوس به چالش کشیده شده است و اساساً، وی نه گناه موروثی را قبول دارد و نه بیمسئولیتی انسان را و در اثر همین عقیده است که با اعتراضات پیاپی آگوستین، کارش به تکفیر کشیده میشود. اسلام نیز در آیات قرآن، با ایجاد پیوند محکم و ناگسستنی بین ایمان و عمل، راه نجات و آمرزش را در کنار هم بودن این دو نشان میدهد و فرار از خسران را در ایمان بعلاوه ی عمل میداند (عصر: 1 ـ 3). روی هم رفته آنچه که از سخنان فوق برون میآید، این است که سرمنشأ تمام عقاید مسیحیت پیرامون امر توبه، نزدیک شدن آدم (ع) به درخت ممنوعه و خوردن از میوه آن است. مسیحیت با صدور حکم گناهکاری آدم (ع)، راه خویش را از اسلام جدا میکند. البته عامل اصلی چنین تفکری را باید در عقاید پولس جستوجو کرد. وی راهی را که مسیح برای سعادت انسان ترسیم کرده بود، از "اهدنا الصراط المستقیم " به "غیر المغضوب علیهم و لا "الضالین " کشاند. با آمدن پولس بود که عقایدی چون گناه اولیه یا همان گناه نخستین، فدا، تصلیب و کفاره به مسیحیت رخنه کرد. پولس شناسی، خود میتواند بهعنوان یک تحقیق لازم، کمک شایانی در کشف عقاید نادرست مسیحیان کند و به سوی جادهی درستیها هدایت کند.
کلیدواژهها:گناه، توبه، اعتراف به گناه، آمرزش و نجات.
فصول پایاننامه:
این تحقیق در پنج فصل ارائه شده است:
فصل اول: «کلیات تحقیق»
* مقدمه
* بیان مسئله
* پیشینهی تحقیق
* ضرورت تحقیق
* پرسشهای تحقیق
* هدف تحقیق
* روش تحقیق
* کلید واژگان
فصل دوم: «گناه در اسلام و مسیحیت»
* گناه آدم
* ارثیهای به نام گناه
فصل سوم: «توبه و اعتراف به گناه در اسلام و مسیحیت»
* توبه در لباس تعمید
* توبه و اعتراف به گناه
* اعتراف به سبک نوین
فصل چهارم: «آمرزش و نجات»
* ماجرای تصلیب
* انجیل برنابا
* فیض الهی، آمرزش رایگان و مجانی
فصل پنجم: «بحث و نتیجهگیری».