چکیده:
هدف کلی این تحقیق بررسی مهمترین ویژگیهای اجتماعی مدینه قبل از ورود اسلام به این شهر و تأثیر آن در گسترش اسلام است؛ که با تأکید بر اختلافات داخلی بین قبایل یثرب جاهلی و نقشی که وجود این اختلافات در پذیرش اسلام در این منطقه داشته، صورت گرفته است. روش مورد استفاده در تحقیق حاضر تاریخی _ جامعهشناختی با تکیه بر نقد تاریخی متون است. برای بررسی عوامل طبیعی مؤثر بر قبایل و مناسباتشان با یکدیگر و روشن شدن عرصه بحث، نخست جغرافیای طبیعی، جمعیتی و سیاسی یثرب بررسی شد. برای شناسایی بافت اجتماعی یثرب و تأثیر آن در گسترش دین مبین اسلام در این شهر، طوایف و قبایل ساکن یثرب شناسایی شده و با ردیابی منابع تاریخی، اطلاعات مورد نیاز از دوره قبل از ورود اسلام به این شهر استخراج و روابط و مناسبات شکل گرفته میان طوایف گوناگون یثرب مشخص گردید. در ادامه پس از شناسایی بافت اجتماعی یثرب، تأثیر آن بر گسترش دین اسلام در این شهر مشخص شد. از بررسی اوضاع و احوال جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جزیره العرب پیش از بعثت پیامبر (ص) بهوضوح پیداست که برخی از شرایط آمده فوق یا بهکلی در عربستان وجود نداشت و یا به حدی ضعیف بود که امکان ایجاد تمدن در آن فراهم نبود. در عصر جاهلیت جزیره العرب فاقد دولت مرکزی بود و هرج و مرج و بینظمی آن را فرا گرفته بود. تنها سازمان سیاسی اجتماعی در آن قبیله بود و هر قبیله فرهنگ، آداب و رسوم خاص خود را داشت و جنگهای بین قبایلی به دلیل واگرایی حاکم بر این جامعه بهصورت مستمر ادامه داشت. ویژگیهای جمعیتی یثرب نیز قبل از ورود پیامبر اسلام (ص) به این منطقه و پذیرش اسلام توسط یثربیان از ویژگیهای جمعیتی سایر مناطق عربستان جاهلی پیروی میکرد. یکی از نزاعهای ساختاری جامعه یثرب دعوای سافله و عالیه بود که عمدتاً میان قبایل اوسی و خزرجی صورت میگرفت که معروفترین آنها هم جنگ بعاث بود که با پیروزی اوسیها بر خزرجیها به پایان رسید و عمق اختلافات قبیلهای را در این منطقه به حداکثر خود رساند. از سوی دیگر استقلال قبایل یثرب، بهطور ساختاری بر دو رکن اساسی استوار بود: اُطم و رَبعه. این دو مفهوم آگاهیهای سودمندی نسبت به شرایط تاریخی و الزامات ساختاری دولت پیامبر (ص) ارائه میکردند. قبایل یثرب، با حفظ استقلال داخلی از حیث ربعه (آداب و رسوم) و محلّه / اُطم (قلعه)، بنا به ضرورتهای جغرافیایی (موقعیت محلّهها) و اجتماعی (مناسبات قومی) وارد پیمانهای بین قبایلی میشدند و بدین ترتیب، همواره شبکهای از پیمانهای هرچند نااستوار در میان اعراب، یا اعراب و یهود شکل میگرفت. در حقیقت، عامل به وجود آمدن اینگونه پیمانهای نااستوار ازهمگسیختگی درونی یهودیان و جدا شدن عربهای یثرب از یکدیگر بوده است. این دوری و جداییها که روزبهروز بر دامنه آن افزوده میشد، تأثیر فراوانی در از میان رفتن موازنه سیاسی آن دوران و گسترش بیم و هراس و از میان رفتن امنیت قبایل داشته است. با توجه به این اشارات، مشخص گردید که یثربیان اسلام را برای بهبود اوضاع داخلی خود، امنیت اجتماعی و آرامش روحی پذیرفتند؛ چیزی که سرشت عرب یثرب نیازمند آن بود.