چکیده:
سیره سیاسی امامان معصوم بهرغم احساس وجود برخی تفاوتهای ظاهری، یك حركت مستمر و پیوسته است. این حركت از سال یازدهم هجری با شروع هجرت رسول خدا از مكه به مدینه و رسمیت یافتن حاكمیت سیاسی ایشان در مدینه آغاز و تا سال 260 هجری همزمان با آغاز غیبت صغری خاتمه مییابد. پیوستگی این دوره از دید برخی بهگونهای است كه میتوان آن را به دوران زندگی طولانیمدت یك امام معصوم تشبیه كرد؛ امامی با طول عمر 250 ساله كه در منطق شیعه پیشوایان معصوم جملگی بهسان نوری واحدند. عمده تلاش نگارنده در پژوهش حاضر استخراج سبك، الگو و مدلی ایدهآل از سیرة سیاسی سه پیشوای معصوم «پیامبر اكرم (ص)، حضرت علی (ع) و امام حسن مجتبی (ع)» در دوران حاكمیت سیاسی و طرح آن در دوران غیبت برای تشكیل یك نظام مطلوب مطابق با معیارهای شناخته شده در حكومت دینی است. به اعتقاد نگارنده سیره سیاسی سه پیشوای فوق گرچه در دورهها و شرایط مختلف اتفاق افتاد اما به دلیل آنکه اهداف كلی و مقاصد عالیه ایشان در چارچوب یكسان و واحدی میگنجد از اینرو میتوان از آن، دستورالعملی واحد و اصول و قواعدی مشخص برای كل ایام استخراج نموده و مورد استفاده جامعه بشری قرار داد. بر همین اساس پژوهش حاضر بر آن است در راستای كشف این اصول كه بر محور شریعت اسلام، مصلحت جامعه اسلامی و حفظ عزت و كرامت انسان جای میگیرند، به تبیین و تحلیل عملكرد و رفتار سیاسی حاكمان معصوم در ارتباط با سه بخش برجسته در یك نظام سیاسی _ یعنی مردم، كارگزاران حكومت و مخالفان نظام سیاسی حاكم پرداخته و آن را ذیل اصول و قواعدی مشخص ارائه نماید. در بخش نخست نگارنده معتقد است با توجه به نگاه معصوم به حكومت كه آن را بهمثابه یك امانت و مسئولیتی سنگین در نظر داشتند، میتوان حكومت اسلامی را متفاوت با سایر حکومتهای بشری در نظر گرفت. حكومت اسلامی مسئول اصلاح و تربیت امت اسلامی است. در این حكومت گرچه رضایت و خواست مردم در پذیرش یا ردّ حاكمیت دین و تشكیل نظام سیاسی مبتنی بر احكام شرع مقدس اسلام نقشی اساسی و تعیین كننده دارد اما این به معنای مشروعیت ساز بودن نقش مردم برای حاكمیت سیاسی معصوم یا تشكیل حكومت اسلامی نیست. این نگرش به حكومت دینی ضمن تبدیل نظام اسلامی به یك نظام كاملاً الهی و مردمی آن را از گزند انحرافات و تحریفات مادی گرایانه _ نظیر آنچه امروز در نظامهای سیاسی حاكم بر دنیای غرب شاهد آن هستیم _ مصون میدارد. جهتگیری سیاسی پیشوایان معصوم در برخورد با كارگزاران در مرحله انتخاب بر اساس اصل شایستهسالاری است و پس از آن پیشوایان معصوم ضمن ارائه آموزشهای لازم به كارگزاران بر عملكرد آنان نیز نظارت دقیق داشتند تا از مسیر خدمت صادقانه به مردم بر مبنای ارزشهای الهی و سیاسی منحرف نشوند. جهتگیری حاكمان معصوم در برابر گروههای مخالف نظام نیز در این پژوهش در دو بخش مخالفان منتقد و معارض مورد بررسی قرار گرفته است. آنان ضمن رعایت اصل بردباری و تحمل در برابر مخالفان، دو موضع متفاوت در قبال دو گروه مذكور اتخاذ میکردند كه در این نوشتار بهتفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.