چکیده:
پژوهش حاضر کوشیده است تا فرهنگ و تمدن اسلامی در قلمرو حکومت و خلافت فاطمیان از سال 279 تا 411 هجری، یعنی از آغاز دولت فاطمیان تا پایان خلافت الحاکم بامرالله ششمین خلیفهی فاطمی را مورد بررسی قرار داده و ابعاد مختلف آن را مورد کاوش قرار دهد. مطالعات انجام شده، نشان میدهد که فاطمیان تلاش کردند تا ابتدا خود را با ایجاد حکومتی در عرصهی سیاسی مطرح کنند. آنها در ابتدا، با سرسختترین دشمن خود، یعنی خلفای عباسی که پیرو مذاهب اهل سنت بودند به مبارزه برخاستند و کوشیدند تا از این راه، توطئههای دولت عباسی را خنثی نمایند. احساس امنیتی که از این رهگذر به فاطمیان دست داد موجب شد تا آنان بتوانند اقدامات مؤثری را در حوزهی فرهنگ، اقتصاد و ... انجام دهند. فاطمیان ابتدا حکومت خود را در شمال آفریقا (مغرب) تشکیل دادند و به اولین آرزوهای خویش دست یافتند. البته حفظ این حکومت و موقعیت سیاسی آسان نبود؛ زیرا خلفای عباسی بهعنوان رقیب سرسخت آنها، توسط عمّال و والیان خود دائماً درصدد براندازی دولت نوپای فاطمی بودند. فاطمیان در طول شصت سال حکومت خود در شمال آفریقا، فرصت چندانی برای راهاندازی مراکز علمی و تحقیقاتی به دست نیاوردند؛ اما پس از فتح مصر و انتخاب قاهره بهعنوان پایتخت خلافت و رسیدن به آرامش و اطمینان نسبی به موقعیت سیاسی، درصدد تأسیس مراکز علمی و فرهنگی و بهبود وضعیت اقتصادی و صنعتی برآمدند و در این امر توفیقهای بسیاری نیز نصیب آنها شد. در این دوره، مجامع علمی و فرهنگی چون جامع الازهر، دارالعلم، دارالحکمه و کتابخانههای عظیمی را بنیان نهادند و شمال آفریقا بهویژه قاهره در پرتو حمایتهای همهجانبهی آنان، کانون فرهنگ و تمدن ماندگاری شد که برخی از آثار آن مانند جامع الازهر هنوز باقیمانده است.
کلیدواژهها:فاطمیان، فرهنگ، تمدن، اوضاع اقتصادی، اوضاع سیاسی، اوضاع فرهنگی.