چکیده:
شیعه بهعنوان یکی از اصلیترین فرقههای مطرح در جهان اسلام با تعاریفی زیاد اما قریب به هم از زمان حیات رسول خدا (ص) به دوستداران و طرفداران حضرت علی(ع) اطلاق میشد و در طول تاریخ به فرقههای مختلفی منشعب گشت و در این میان دو جریان عمده آن یعنی، امامیه و زیدیه تا حدود زیادی پویائی و حیات فکری ،فرهنگی و سیاسی خود را حفظ کرده که همواره بین آنها تعاملات و تقابلهایی وجود داشته است بهطوریکه از زمان شکلگیری زیدیه در قالب نهضت و سپس در لباس حکومت،پیوسته مابین آن دو روابط سیاسی ،فرهنگی و اجتماعی وجود داشته است که در برخی به تعامل بین آنها و در پارهای از موارد به تنازع منجر میگردیده است علیرغم غنای فکری و فرهنگی فرقه امامیه بهرهگیری از راویان و عالمان زیدی مذهب در زمینههای مختلف علوم حدیث ، تفسیر،تاریخ و سیره و همچنین استفادههای علمی رهبران زیدیه از مکتب اهلبیت (ع) با حضور بر سر درس آنان آشکارترین جلوههای تعامل فرهنگی مابین آنان به شمار میرفت. از اواخر قرن دوم و با مشخصتر شدن دستهبندیهای فرق مختلف تشیع، زیدیه تدوین عقاید خود را شروع و عالمان زیدی در کنار تدوین مباحث حدیثی و فقهی، به نقد آرای دیگر فرق، خاصه امامیه که اشتراکات زیادی نیز با هم داشتند روی آورده و آثاری در رد بر عقاید امامیه بهویژه در بحث امامت نگارش کردند.آغاز غیبت صغری و شرایط دشواری که امامیه با آن روبرو شد برای زیدیه این امکان را فراهم کرد تا بهنقد امامیه بپردازند. بهجز کوفه(عراق)، در بخشهایی از ایران و از همه مهمتر در ری به دلیل همسایگی زیدیه و امامیه نزاعهای کلامی رونق بیشتری گرفت. گذشته از این، روابط سیاسی مابین امامیه و زیدیه، در روزگار حضور امامان شیعه با چالشهای جدی روبرو بود. زیدیه به اعتقاد «تقیه» و قعود امامان و عدم پیگیری برنامه جهاد و دعوت در امر امامت انتقاد میکردند در نتیجه آنان به این شعار و عقیده (هرچند بهصورت تظاهر) یعنی اتخاذ اندیشه سیاسی که حول محور امامت مجتهدین عادل از اهلبیت نبوی میچرخد در تقابل فکری و سیاسی با امامیه قرار گرفتند و رهبران آن قیامهایی را شکل دادند که اگرچه برخی از آنان مورد تأیید امامان شیعه قرار گرفت امّا به دلایل مختلف سیاسى و علیرغم گستردگى و کثرت آن قیامها، کار آنها بىثمر بود و متأسفانه هیچکدام به نتیجه نرسید و شاید بتوان مسئله عدم استقبال شیعیان امامیه از این قیامها و شرکت نکردن شخص امام (ع) در آنها (بهخصوص با توجه به اختلافاتی که بهتدریج بین زیدیه و امامیه به وجود آمد) را یکی از دلایل بینتیجه بودن آنها و اینکه رهبرى آنها را غیر معصوم بر عهده داشته دانست. همچنین، همزیستی مسالمتآمیز در میان آنان و تغییرات فکری و عقیدتی و تلاش امامان شیعه برای هدایت زیدی مذهبان نیز از جلوههای روابط پرفراز و نشیب اجتماعی مابین پیروان هر دو فرقه میباشد.