چکیده:
شورشهای خوارج در دوره خلافت عباسی نیازمند شناخت کافی از اصل پیدایش آنها میباشد. آگاهی از مبدأ پیدایی و دگرگونیهای حاصل از انشعابات و وقوف به اصول اندیشهها از خاستگاه سیاسی آنها سرچشمه میگیرد. این تحقیق حرکت خوارج را در نگرشی تاریخی و در قرون اولیه هجری بررسی میکند. لذا سعی شده است زمینههای شکلگیری شورشها و کشیده شدن آن به منطقهی ایران را با بررسی ساختار اجتماعی، سیاسی آن پس از ورود اسلام مورد تحلیل قرار دهد. شناخت دستگاه اموی و فرازوفرودهای آن، معرفی سیستان بهعنوان مهمترین کانون فعالیت خوارج و ائتلاف سیاسی خوارج با عباسیان عناوین مباحثی است که در این تحقیق بدان پرداختهشده است. خلافت عباسیان و بررسی شورشها در این دوره با عنصر ایرانی ارتباط نزدیک دارد. مردم مناطق تحت نفوذ خوارج و حوزه قدرت والیان خلیفه در دو طبقه و با نگرشی متفاوت برخورد میکردند. چرخش ایدئولوژیک، انتخاب تاکتیک جدید آنان برای تغییر مسیر فکری، عقیدتی به مطالبات اجتماعی بود. نابسامانی اجتماعی و حقکشیهای دستگاه عباسی، زمینه را برای ائتلاف مخالفان این سلسله فراهم کرد. قیام حمزه بن آذرک در چنین اوضاعواحوالی رقم خورد، درگیری وی با والیان اعزامی و تبادل نامه بین هارون و حمزه از رخدادهای مهم این دوره میباشد. با روی کار آمدن طاهریان و صفاریان حکومتهای نیمهمستقل و مستقل ایرانی، یکی با سرکوب و خشونت و دیگری با تاکتیک نزدیکی به خوارج پس از حدود سه قرن، شعلههای این سازمان اجتماعی گسترده را خاموش کردند. پس از مرگ یعقوب حضور خوارج به شکل همزیستی مسالمتآمیز تعریفشده است.
کلیدواژهها:عباسیان، امویان، خوارج، حکمیت، فرق، ایران، سیستان، طاهریان، صفاریان.