چکیده:
هر چیزی که بهقصد خروج از حق و عدل به دیگری پرداخت شود تا حق را باطل و یا باطل را حق جلوه دهد، رشوه نام دارد؛ و میتواند در ضمن عقودی مثل هبه، وقف و بیع محاباتی قرار گیرد. در مقابل رشوه، هدیه است، که برای جلب محبت و دوستی داده میشود، البته اگر هدیه هم برای تأثیر در حکم باشد، حکم رشوه را دارد. رشوه از دیرباز مورد توجه و ابتلا بوده و بیشتر دامنگیر قضات و حاکمان بوده است. از منظر فقها، حرمت رشوه از ضروریات دین است و راشی و مرتشی را بدون هیچ استثنایی در بر میگیرد. عمومیت نهی از اکل باطل، حرمت سحت، مصداق شرک و کفر بودن و لعن عاملان رشوه، ادلهای است که در آیات قرآن و روایات به آن استدلال شده است؛ علاوه بر این، اجماع و عقل هم حرمت آن را ثابت میکند. البته حرمت رشوه منحصر در قاضی نیست و همه کارمندان دولت و مراکز قضایی و اداری را شامل میشود. ضعف ایمان، مشکلات اقتصادی و افزونطلبی از یکسو و بیتوجهی به وجدان، غفلت از پیامدهای رشوه با انگیزه دستیابی به مقاصد و منافع شوم، فرار از مجازات و پرداخت مالیات، غلبه برطرف مقابل دعوا از سوی دیگر، موجب رواج رشوهخواری در جامعه میشود. بیاطلاعی از قانون، وجود قوانین پیچیده و دیوانسالاری، مناسب نبودن نظام بازرسی دولتی و عدم رعایت معیارهای اسلامی در گزینش کارگزاران نیز بستر مناسبی برای رشوهخواری فراهم میآورد. شیوع رشوهخواری، پیامدهایی چون زیان به روابط اجتماعی، خسارت به اقتصاد، اختلال در انجام وظایف اداری، بیاعتمادی به دولت و کارکنان آن، خیانت به اسلام و جامعه اسلامی و رواج حرامخواری را به دنبال دارد. برای جلوگیری از این پدیده زشت، اصلاح نظام بازرسی، تقویت ایمان افراد، ترویج فرهنگ قناعت، اصلاح قوانین، برخورد با رشوهخواران، توجه به آموزشهای اخلاقی و عقیدتی و اعلام نام رشوهگیران، نقش مهمی دارد.