چکیده:
اندلس بهعنوان غربیترین منطقه از سرزمینهای اسلامی از جایگاه و اهمیت ویژهای نزد مسلمانان برخوردار بوده و همانند دیگر مناطق مورد توجه گروهها و فرقههای مختلف از جمله شیعیان قرار داشت، اما به دلیل سلطه امویان بر آنجا و دشمنی آنان با علویان و جریانهای منسوب به آنها و نیز گسترش مذهب مالکی، اندیشههای شیعی با سرکوب شدید مواجهه شده و اجازه ظهور و بروز نمییافتند. در چنین فضایی دانشمندان هم یا به دلیل همفکری با جریان سیاسی، مذهبی حاکم و یا به خاطر ترس از آن توجه چندانی به اندیشههای شیعی و گرایش بهسوی اهلبیت (ع) نداشتند؛ اما در لایههای پنهان افکار آنان و عموم جامعه تمایل بهسوی خاندان پیامبر (ص) وجود داشت و هرگاه فرصت پیدا میکرد خود را نشان میداد چنانکه پس از سقوط امویان و شکلگیری حکومت حمودیان علوی نسب به یکباره شاعران فراوانی به دربار آنان روی کرده و اشعاری سروده و تقدیم آنان کردند که نهتنها بیانگر دوستی و علاقه آنان به خاندان رسول خدا (ص) بود بلکه گاه تصریح در تشیع آنان داشت. البته بسیاری از دانشمندان اندلس دیدگاه احترامآمیزی نسبت به خاندان رسول خدا داشته و از آنان به نیکی یاد کردهاند این مهم را میتوان از متون مختلف تفسیری، روایی، فقهی و اصولی، تاریخی، عرفانی و ادبی مشاهده کرد. البته تفاوتهایی در نگاه اندیشمندان مختلف دیده میشود. توجه شاعران و عرفا و صوفیان به اهلبیت نسبت به دیگران بیشتر است و دیدگاه محدثان و مفسران و مورخان تحت تأثیر جریانهای سیاسی و مذهبی قرار داشته در نقل گزارشها و روایات مربوط به اهلبیت (ع) دارای رنگ و بو و جهتگیری سیاسی و مذهبی است. در این پژوهش ضمن اشاره به وضعیت سیاسی و مذهبی اندلس تلاش میشود تا میزان توجه و نوع نگاه اندیشمندان اندلس به خاندان پیامبر (ص) از لابهلای متون آنان تبیین شود.
کلیدواژهها:اهلبیت (ع)، متون اسلامی، اندلس، تشیع، حمودیان، امویان اندلس، مذهب مالکی.