چکیده:
(این توضیحات برای کتاب میباشد) سازمان وكالت اصطلاحاً بر تشكيلاتي اطلاق میشود كه از نيمه دوم عصر امامت، يعني از عصر امام صادق (ع) به بعد، آغاز به كار كرد و رفتهرفته از نظم و گستردگي بيشتري برخوردار شد تا آنجا كه در بعضي دورهها، همچون عصر امامت عسكريين (ع) و سپس در عصر غيبت صغرا، به اوج گسترش و انسجام رسيد و غالب نقاط شیعهنشین آن زمان در عالم اسلامي را زير پوشش قرار داد. تشكيلات يادشده، از جنبههاي مختلفي قابل بررسي است. اين مهم در كتاب «سازمان وكالت و نقش آن در عصر ائمه (ع)» توسط دكتر محمدرضا جباري صورت عمل پذيرفته و در بهار سال 1382 توسط انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) به چاپ رسيده است. اين كتاب مشتمل بر يك مقدمه و نُه فصل و خاتمه است. در بخش مباحث مقدماتي، به مباحثي همچون روش، سابقه، ضرورت و اهداف پژوهش، معرفي و بررسي منابع اصلي پژوهش و بالاخره بررسي و توضيح واژههای فصل اول با عنوان «زمينهها و عوامل تشكيل و گسترش سازمان وكالت توسط امامان شيعه (ع)» است، که در آن چهار عامل اساسي براي تشكيل و بسط فعاليت اين سازمان معرفي شده است كه عبارتند از: دوري مسافت بين مناطق شیعهنشین و مراكز استقرار امامان (ع)، وجود جو خفقان و دشواري ارتباط مستقيم بين امامان (ع) و شيعيان، فقدان دسترسي شيعيان به امامان (ع) به خاطر حبس، شهادت و غيبت و بالاخره آمادهسازی شيعيان نسبت به شرايط عصر غيبت. عوامل و زمینههای ياد شده اقتضاي آن داشت كه امامان (ع) با تعيين و معرفي كساني بهعنوان وكيلان خود در مناطق شیعهنشین، كانال ارتباطي مطمئني بين خود و شيعيان ايجاد كرده و مشكلات شيعيان را به حداقل برسانند؛ در فصل دوم، «محدوده زماني و سير فعاليت سازمان وكالت از آغاز تا انجام» به بحث گذاشته شده است. بنا بر ديدگاه پذيرفته شده در اين فصل، تأسیس گر اين تشكيلات - بر طبق شواهد موجود تاريخي- امام صادق (ع) بوده است كه با تعدادي انگشتشمار از وكلاي خود، چنين تشكيلاتي را عملاً راهاندازی كرد. در ادوار بعد، حركت اين سازمان به لحاظ كمِي و كيفي حركتي تصاعدي بوده است. در عصر امام كاظم (ع) هرچند، اين سازمان با مشكلاتي همچون دستگيري و شكنجه حضرت و برخي از وكلا مواجه شد، اما نواحي تحت پوشش وكلا و محدوده اقتدار آنان با تشديد فعالیتها گسترش مییافت. با شهادت امام كاظم (ع) گرچه به خاطر گرايش تعدادي از وكلاي آن حضرت به مذهب وقف، عملاً ضربهای سنگين بر اين تشكيلات وارد آمد اما هوشمندي و درايت امام رضا (ع) موجب استمرار و حتي گسترش فعاليت اين سازمان شد و نقش سازمان وكالت براي رفع نيازها و وظايف جديد جامعه گسترش يافت. با شهادت امام رضا (ع) و به امامت رسيدن فرزند هفتساله ايشان، امام جواد (ع)، وكلاي برجسته امام رضا (ع) نقش مهمي در رفع ترديدهاي مربوط به امامت آن حضرت ايفا كردند؛ ضمن آنکه فعاليت آنان همچنان رو به گسترش بود و مناطق وسیعتری را شامل میشد. در دوران طولاني امامت حضرت هادي (ع) (220 - 254) با بروز وضعيت جديد، يعني انتقال آن حضرت از مدينه به سامرا و ناممكن شدن تماس مستقيم بين امام (ع) و پيروانش، نقش مذهبي و سياسي وكالت رو به افزايش نهاد و وكلاي آن حضرت، مسئوليت بيشتري در گردش امور يافتند و بهتدریج، اين سازمان تنها مرجعي شد كه میتوانست حقانيت امام جديد را تعيين و ثابت كند. در اين دوره و سپس دوره امامت امام عسكري (ع)، فعاليت سازمان وكالت با توجه به عوامل و زمینههای خاص اين دوره كه در آستانه عصر غيبت بود گسترش يافته و تقويت شد. اهتمام اين دو امام همام بر عادت دادن شيعه به مراجعه نزد واسطه يا باب خود، يعني عثمان بن سعيد عمري قرار داشت كه مهمترین وكيل اين عصر و سپس اوايل عصر غيبت صغرا بود. با شهادت امام عسكري (ع) عثمان بن سعيد، رهبري سازمان وكالت را بهعنوان نخستين نماينده امام دوازدهم (عج) بر عهده گرفت و در پي او، فرزندش محمد، سپس حسین بن روح نوبختي و در نهايت علی بن محمد سمري اين نقش را عهدهدار شدند. در اين دوره، سازمان وكالت به بيشترين ميزان گسترش خود در فصل سوم از اين كتاب، «قلمرو جغرافيايي فعاليت سازمان وكالت» بررسي شده است. تنوع جغرافيايي جالبي كه در نتيجه بررسي روايات مربوط به سازمان وكالت به چشم میخورد، از گستره فعاليت آن حكايت دارد. با توجه به شواهد موجود، اين تشكيلات در طول دوره قريب به دو قرن فعاليت خود مناطق متعددي را تحت پوشش داشته كه عبارتند از: ناحيه جزیرةالعرب شامل مدينه، مكه، يمن و بحرين؛ ناحيه عراق شامل كوفه، بغداد، سامرا، مداين و نواحي اطراف آن، واسط، بصره، نصيبين و موصل. ناحيه شمال افريقا شامل مصر و مغرب؛ و ناحيه ايران شامل قم، آوه و ديگر مناطق اطراف قم، ري، قزوين، همدان، دينور و قرميسين، آذربايجان، اهواز؛ خراسان و ماوراءالنهر شامل: بيهق (سبزوار)، نيشابور، مرو، بلخ، كابل، سمرقند، كش و بخارا؛ در فصل چهارم اين كتاب به يكي از مهمترین مباحث، يعني «ساختار و شيوه عملكرد سازمان وكالت» توجه شده است. رهبري اين سازمان همواره در دست امامان معصوم (ع) بوده و اموري همچون تعيين و نصب وكلا و بابها، تبيين شخصيت آنان براي شيعيان، مقابله با جریانهای انحرافي مرتبط با سازمان وكالت، تبيين وظايف و نظارت بر عملكرد وكلا و بابها، تأمين مالي وكلا و بابها و بالاخره، تأمين امنيت سازمان وكالت را سامان میدادند. در اين سازمان، وكلا و بابها كارگزاران آن بودند و از عنصر نهانکاری و تقيه و ابزارهاي ارتباطي مناسبي همچون ارتباط مشافهي و مکاتبهای و ارتباط با پيك و قاصد و نهايتاً ارتباط با روشهای خارق عادت استفاده میشد؛ فصل پنجم به «وظايف و مسئولیتهای سازمان وكالت» پرداخته است اين وظايف و شئون در هشت عنوان طرح شده كه عبارت است از: نقش مالي، نقش ارتباطي، نقش علمي و ارشادي، نقش سياسي، نقش حفاظتي براي امامان (ع) و شيعيان، نقش تمهيدي براي ورود شيعه به عصر غيبت، نقش اجتماعي و خدماتي نسبت به امامان (ع) و شيعيان و بالاخره نقش مبارزاتي بر ضد منحرفان و مدعيان دروغين بابيت. در اين ميان، نقش مالي و ارتباطي از مهمترین نقشهای اين سازمان بوده كه هر دو نقش نيز در راستاي اهداف سياسي ائمه (ع) بوده است. علاوه بر اين، نقش مهم علمي و ارشادي اين سازمان - بهویژه در برهههای خاص- انكارناپذير است؛ در فصل ششم، ویژگیهای كارگزاران سازمان وكالت (اعم از وكلا و بابها) بررسي شده است. بابهای معصومين (ع) كساني بودهاند كه با ویژگیهایی همچون قرب به معصوم و علم به اسرار او، جايگاه رفيع معنوي و معرفتي، اوج كتمان و تقيه و بالاخره خرق عادت بهوقت لزوم، داراي جايگاه برجستهای در عصر ائمه (ع) بودهاند. هرچند سابقه وجود باب براي معصومين (ع) به ادوار پيش از تشكيل سازمان وكالت باز ميگردد اما در دوران فعاليت اين سازمان نيز برخي از باب (ع) بهعنوان وكلاي ارشد در كنار رهبري سازمان فعاليت میکردند. از بارزترين مصاديق اين سخن، میتوان به نواب اربعه در عصر غيبت صغرا اشاره كرد. وكلاي ائمه (ع) نيز از ویژگیهایی همچون عدالت و وثاقت، رازداري و نهانکاری، شناخت نسبي از معارف ديني، مطيع و مطاع بودن، نظم، دقت، كارداني و احتياط بهرهمند بودهاند؛ در فصل هفتم، ابتدا بابهای معصومين (ع) و سپس وكلاي هر يك از امامان، از امام صادق (ع) تا امام عصر (ع) به تفكيك، معرفي شدهاند و در ادامه، شخصيت و فعالیتهای آنان شناسانده شده است. در اين قسمت در مجموع، 20 باب و 85 وكيل معرفي شده است كه از امتيازات اين كتاب است چراکه در هیچیک از منابع رجالي، تاريخي و آثار مطالعاتي و تحقيقي، استقصاي كامل نسبت به وكلاي معصومين (ع) و شناسايي آنان صورت نگرفته است؛ فصل هشتم و نهم اين كتاب نيز به معرفي جریانهای انحرافي پديد آمده در اين سازمان پرداخته است. اين جریانها گاه به شكل خيانت و فساد در كارگزاران اين سازمان و گاه به شكل دعاوي دروغين وكالت و بابيت بروز میکرد. در فصل هشتم، در مجموع، چهارده نفر بهعنوان وكلايي كه به نحوي به انحراف و فساد گراييدند معرفي شدهاند. اين انحرافات در نتيجه عواملي چون دنياطلبي و مال دوستي، انحرافات فكري و اعتقادي، حسادت نسبت به همگنان، وابستگي به دربار عباسي و بالاخره فساد اخلاقي پديد میآمد و امامان (ع) و وكلاي آنان نيز با عکسالعمل مناسب، با آنان مقابله میکردند. اين برخورد و مقابله گاه با عزل وكيل و معرفي از آنجا كه منصب وكالت و بابيت داراي جايگاه و منزلت والاي اجتماعي در نزد شيعيان بود، و بهویژه به لحاظ دسترسي وكلا به اموال و وجوه شرعي، برخي به طمع دستيابي به اين امتيازات، بهدروغ مدعي وكالت يا بابيت امام معصوم میشدند. بيشترين اين دعاوي، در آستانه عصر غيبت صغرا و در اين عصر بروز كرده است؛ دليل آن نيز عدم حضور امام، و امكان سوءاستفاده از اين موقعيت بود. در اين فصل، در مجموع، پانزده نفر بهعنوان مدعيان دروغين وكالت و بابيت معرفي شدهاند.
مقالات مرتبط:
امام کاظم (ع) و سازمان وکالت، محمدرضا جباری، تاریخ اسلام، سال چهاردهم، بهار 1392، شماره 53، (39 صفحه _ از 7 تا 45)، (علمی _ پژوهشی).
فصول پایاننامه:
این پژوهش در ده فصل نگاشته شده است:
فصل اول: «تعریف لغوی و اصطلاحی واژه وکالت»
فصل دوم: «معرفی نهاد وکالت و ویژگیهای آن»
فصل سوم: «علل و اسباب رویآوری ائمه (ع) به نهاد وکالت»
فصل چهارم: «تحدید زمانی فعالیت نهاد وکالت»
فصل پنجم: «تحدید مکانی فعالیت نهاد وکالت»
فصل ششم: «وظایف و شئون نهاد وکالت»
فصل هفتم: «شرایط لازم برای عضویت در نهاد وکالت»
فصل هشتم: «معرفی وکلای ائمه (ع) از عصر امام صادق (ع) تا انتهای عصر غیبت صغری»
فصل نهم: «وکلای خائن و فاسق»
فصل دهم: «مدعیان دروغین وکالت»
«چکیده مباحث و نتیجهگیری».
معرفی کتاب:
از این پایاننامه کتابی با عنوان «سازمان وكالت و نقش آن در عصر ائمه (ع)» به رشته تحریر درآمده است.