چکیده:
بهرغم اندیشهی سیاسی اهل سنت که شأن امام را منحصر در رهبری امور دینی و دنیوی یا همان مرجعیت سیاسی کرده، اَشکالی را برای انعقاد آن فرض میگیرد که همگی در الهی نبودن انتصاب امام، مشترکند که بهطور بدیهی و یقینی میتوان گفت برای استقرار امامت ـ که رهبری جامعه و مرجعیت سیاسی همراه با مرجعیت دینی و شأن ولایی با نقش هدایتی ایصال الی المطلوب، از شئون آن است - هرگز نمیتوان منشأیتی جز اذن الهی فرض کرد، لذا هرگونه تردید در مسئلهی حقانیت و مشروعیت حاکمیت امیرمومنان (ع) بهحکم عقل و نقل مردود و محکوم است؛ چراکه برای هر منصفِ مطلع از اصول استدلال، با توجه به آیاتِ ولایت، تبلیغ و اطاعت و نص روایات متواتر، نظیر روایت غدیر و نیز دلایل قرآنی و رواییِ دال بر افضلیت و اوج کمالات ایشان، مبرهن میشود که حاکمیت امام على (ع) فقط به اذن الهی بوده و بدینوسیله مشروعیت مییابد.